بسم الله الرحمن الرحیم
به گزارش معاونت گفتمان سازی مرکز تخصی تمدن نوین اسلامی، حجت الاسلام والمسلمین علی دانش مدیریت محترم این مرکز در مورد وقایع میدان نبرد جبهه مقاومت با اسرائیل و حمله به کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در سوریه، بیان داشت: با چارچوب های متداول دنیا نمی توان به تحلیل درست از صحنه نبرد جبهه مقاومت با اسرائیل دست یافت و خطای در تحلیل امکان تقویت جبهه شیطان را دارد. فلذا نیاز است که وقایع جنگ را با تکیه بر نگاه اعتقادی و اقتضای طریقت خودمان تحلیل کنیم.
وی در ادامه نکات بسیار مهمی را در تبیین وقایع اخیر بیان کردند که تقدیم نگاه پرمهر شما عزیزان می گردد.
لازمه زمینه سازی ظهور، از بین بردن بنیاد فکری صهیونیست است
آنچه که امروز به عنوان صحنه نبرد شاهد آن هستیم، یک مقابله اقتضائی یا جغرافیایی یا یک مقابله سیاسی به معنای متداول نیست. امام خمینی (ره) فرمودند: “جنگ ما جنگ عقیده است، جغرافیا و مرز نمی شناسد، ما بر سر شهر و مملکت با کسی دعوا نداریم تمامی اینها خیال های باطل ملی گراهاست. ما تصمیم داریم پرچم(لااله الا الله) را بر قلل رفیع کرامت وبزرگواری به اهتزاز درآوریم”. اساس تقابل جبهه مقاومت با اسرائیل یک تقابل تاریخی است که غایت آن نیز غلبه حاکمیت توحید است. فلذا در صحنه نبرد با اسرائیل مهمترین ابزاری که می توان به وسیله آن بر دشمن غلبه پیدا کرد “آگاهی” است. اگر بنا به پیاده سازی (لااله الاالله) و تحقق پایدار و فراگیر کلمه “توحید” است، این امر از مسیر نفی طواغیت عبور می کند و به صرف از بین بردن ساختار تفکر مادی که صهیونیست ها بنا بر آیه شریفه( لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ) به دست گرفته اند، نمی توان به این امر دست یافت بلکه می بایست بنیاد فکری صهیونیست که بر جهان حاکم و دارای قدرت است، نابود شود تا زمینه سازی حاکمیت مطلق توحید فراهم گردد. حضرت امام حسین علیه السلام نیز همین مسیر را طی کردند(بَذَلَ مُهجَتَهُ فيكَ لِيَستَنقِذَ عِبادَكَ مِنَ الجَهالَةِ وحَيرَةِ الضَّلالَةِ)، جامعه بشری باید نسبت به این امر مهم آگاهی پیدا کند. این نکته مهمی است که در تحلیل چگونگی مدیریت میدان باید توجه کرد که، آگاهی جهانی با به وجود آمدن جنگ غزه به کدام سمت حرکت می کند و این نبرد، که یک نبرد تاریخی است جریان حرکت تاریخ و بشر را به کدام سو هدایت می کند.
حدیث “قرب نوافل و فرائض”، مبنای تحلیل مدیریت میدان نبرد
رهبری و هدایت تاریخ، یک رهبری خاصی می باشد که صرفا مبتنی بر تحلیل ظواهر مادی و کارشناسی در این سطح یا اینکه از ظاهر قرآن و روایات یک چیزی را به عنوان حجت برداشت کرده و همان ظواهر را مبنای کار قرار داد، نیست. گرچه آن برآیند کارشناسی و نگاه استنباطی در مراحلی از کار باید وجود داشته باشند. اگر درصدد آن هستیم که رهبری این جریان را توضیح دهیم باید بر اساس مفاد حدیث “قرب نوافل و فرائض” این کار را انجام دهیم که این رهبری چگونه در برزخی مابین تدبیر و تسلیم پیش می رود. به نظر می رسد دقت در آیات سوره کهف برای درک هرچه بهتر این مسئله کمک شایانی به ما داشته باشد. به همین علت است که روایات ما حتی جزئیات این طریق را نیز برای ما بیان کرده اند و اگر ما بخواهیم سیر طبیعی امر بین تدبیر و تسلیم را در امر رهبری رها کنیم، به نتیجه مطلوب نخواهیم رسید. به طور مثال در روایات مسئله یمن داری اهمیت ویژه ای است و اگر ما در چند دهه پیش وضعیتی که هم اکنون در آن قرار داریم را تجربه می کردیم، و رهبری بین تدبیر و تسلیم مفقود بود، انتظار حاصل شدن نتیجه مطلوب دور از ذهن می بود. فلذا باید دقت کرد که رهبری این جریان، یک رهبری خاصی است که با یک گیرائی حقیقی نسبت به اراده الهی کار را پیش می برد و مبنای کار خود را می تواند آیه شریفه” إِنَّ مَعِيَ رَبّي سَيَهدينِ ” قرار دهد که این امر بسیار بسیار مهم است.
جنگ غزه، یک معیار و میزان جدیدی را در تحلیل جنگ ها پایه گزاری کرد
فهم شرایط میدانی نبرد غزه حتی به حسب ظاهر تحلیل های مادی نیز، خیلی فراتر از این است که پردازش ها و تحلیل های کلاسیک بتوانند آن را تبیین کنند. به طور مثال جنگ های نسل پنجم که برخی آغاز آن را به شروع جنگ آمریکا با عراق می دانند اما در واقع شروع آن مربوط می شود به آغاز 8 سال دفاع مقدس ما که راهبرد “غلبه خون بر شمشیر” بود، کما اینکه حضرت امام خمینی (ره) اعلام کردند. آنچه که امروز در غزه در حال رخ دادن است، شرایط حاکم بر دنیا و مسائلی که در غرب آسیا در حال رخ دادن است، فراتر از جنگ های نسل پنجم می باشد چون حتی در شرایط میدانی آنچه که صهیونیست ها به عنوان اهداف خود از جنگ غزه اعلام کرده بودند، محقق نشد و این امر موجب شد آن نوع و شیوه ای که از تحلیل نبردها در ذهن داشتیم فراتر رفته و یک میزان و معیار جدیدی را پایه گزاری کرد.
پیشکسوتان شهید سپاه، آیتی از آیات عظام الهی در عصر ما
پیشران جبهه مقاومت، که همه دنیا آن را می شناسند، سازمان توحیدی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که در ابتدای دهه 60 برای حفاظت از انقلاب اسلامی و خارج از چارچوب های حد و حدود جغرافیایی، تاسیس شد. سپاه پاسدارن ساختار و سازمانی است که مُرَّکب آن، جبهه مقاومت است و اگر بسیط شده و در یک نکته کانونی جمع شود ، همان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی می شود. سپاه امروز از نقطه تولد خود و نقطه اوج خود یعنی سال های دفاع مقدس به مراتب جلوتر بوده چون غربالگری های سخت تری را در مقابله با شیاطین پشت سر گذاشته. امروز سپاه نه دچار شبهه دینی است و نه اسیر شهوت دنیاپرستی، چون جهتی که به سمت آن در حرکت است، جهت بسیار حنیف و پاکی است. این یک آیه از آیات عظیم الهی می باشد که پیشکسوتان سپاه به دام دنیا گرفتار نشدند و یک آیه بزرگتر و عظیم تر هم این است که، پیشکسوتان سپاه در خط مقدم نبرد با جبهه شیطان به شهادت می رسند. سپاه این سال ها در مقابله با جبهه شیطان، ضربات سهمگینی بر پیکره آنها وارد کرده و دست برتر را داشته و همیشه فعال بوده در برابر دشمن نه منفعل. اگر مطالبه ای هم برای تشدید این جریان(مقابله با جبهه شیطان) است، بر اساس دو اصلی که بیان شد این مطالبه از سپاه نیست، چون سپاه همانند یک تجسمی از “اراده الهی” به عنوان “بطش کبیر” و به عنوان جمعیتی با ( أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ) در صحنه نبرد حاضر می شود. به این مسئله باید به دور از هیجات زودگذر و تحلیل های دنیایی، به عنوان آیه ای از آیات الهی نظر کرد.
انسان قابلیت شیطان اکبر شدن را داراست
جناب استاد دانش با تاکید بر این نکته که مقابله ما طبیعتا مقابله با شیطان است، بیان داشت: شیطان انسی به حسب استعدادی که دارد، به تعبیر امام خامنه ای حفظه الله، می تواند “شیطان اکبر” باشد. متاسفانه معلمان دینی ما به درستی این امر که “آمریکا شیطان اکبر است” را تبیین نکرده اند. قرآن کریم تهاجم شیطان را از چهار جهت مطرح کرده است؛ “مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَنْ شَمَائِلِهِمْ”، و سپس بیان می کند تهاجم شیطان متوجه کسانی است که در صراط هستند و این بیان کننده این است که امروز حق و صراط کجاست. اینکه تقابل انقلاب اسلامی و جبهه مقاومت، امر را تبدیل کرده به صراحت تقابل “حق و باطل” از همین آیه قابل برداشت است چون شیاطین طبق مفاد آیه از چهار سو به کسانی که در صراط هستند حمله می کنند و روایات ما این امر را توضیح داده اند. بخش های بعدی را به عنوان مبانی تحلیل شرایطی میدانی بر بر همین اساس توضیح می دهم.
آینده متعلق به جبهه مقاومت است
تهاجم شیطان از روبه رو” مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ” ناظر به تشکیک در تصویر از آینده است. اینجا یک امر دو سویه وجود دارد که از یک سو باید برنامه شیطان را بشناسیم و از سوی دیگر موقعیت خود را باید بسنجیم. این یک امر قطعی و مقدر است که، آینده متعلق به دشمن جبهه مقاومت نیست، آینده متعلق به متقین است، آینده متعلق به حزب الله است فلذا شیاطین نیز به صورت مداوم با ابزار رسانه که آخرین سلاح آنهاست، ما را نسبت به آینده ناامید می کنند. شناخت گذشته و آینده برای هر جامعهای هویت ساز است.
مقدمات فتح و پیروزی بر جبهه شیطان آماده است
مؤمنین هر آنچه که برای پیمودن صراط مستقیم نیاز داشته باشند برای آنها فراهم شده در نتیجه شیطان هم یکی از جهات حملاتش همین امر می باشد ” وَمِنْ خَلْفِهِمْ”. خدای متعال همه چیز را برای پیش برد این مسیر فراهم کرده؛ صورت های مادی، چنیش جغرافیایی، منابع زمینی و زیرزمینی، منابع انسانی، جغرافیای اعتقادی و جغرافیای سیاسی، برای اقدام عملی مؤمنین نیز سرمایه عظیم “جبهه مقاومت” را به وجود آورده است.
مهم ترین سلاح شیطان برای مقابله با جبهه حق
یکی از مهم ترین موانعی که فرصت های تشدید انتقام و تشدید اقدام بر علیه جبهه شیطان را محدود می کند، تهاجم و شبهاتی است که شیطان از ” وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ” انجام می دهد. به حسب روایات این دسته از اقدامات شیطان یک تهاجم دینی و معنوی است یعنی با استفاده از معنویت و دین بر علیه دین و معنویت اقدام می کند. اینجا مطالبه ما باید از علمای اهل ولایت، بزرگان اسلام و بقیه ادیان الهی این باشد که، هم اکنون کجا هستند و چه عملی را انجام می دهند. ملاحظه کنید در یکی دو روز گذشته برخی از علما به صورت صریح اعلام موضع کردند اما برخی از بزرگان سکوت را پیشه کردند. باید این مطالبه را از علمای خود داشته باشیم که تکلیف مردمی که در این مسیر قدم گذاشته و ابستادگی می کنند را به صورت واضح و صریح بیان کنند. مهم ترین مانع برای پیشرفت در مسیر، همین تهاجم شیطان است.
دامن زدن به شهوات عمومی، یکی از حربههای شیطان
تهاجم “عَنْ شَمَائِلِهِمْ” یعنی استفاده شیطان از شهوات و حب دنیا بر علیه ما. سخنان امام خامنهای در جمع مسئولین 15/01/1403، حاوی نکات بسیار قابل توجهی بود. اینکه برخی از مسئولین در جهت ارتقاء جایگاه شغلی کار می کنند، اینها چه افرادی هستند که قدرت نظام جمهوری اسلامی را، فِدیة رسیدن خیالات دنیایی خود کرده اند؟ یا مسئله حجاب که حضرت آقا مورد اشاره خود قرار دادند. دامن زدن به شهوات عمومی و جامعه را اسیر این شهوات کردن، از تهاجمات شیطان است، راه درست مقابله با این تهاجم شیطان چیست؟ باید دقت کرد که امروز مطالبه اجتماعی و خواسته تاریخی، مطالبه و خواسته “توحید” است ولی شیاطین چگونه این مطالبه و خواسته درست را جهت دهی میکنند. اینکه حضرت آقا فرمودند: برخی از بانوان ممکن است به برخی از ظواهر و مناسک آراسته نباشند اما دل در گروه حقایق دارند، این رفتار آنها که موجب دامن زدن به شهوت و فساد می شود، چگونه باید عاقلانه با آن مواجهه کرد؟ چه از جهت حرمت فقهی، چه از جهت حرمت سیاسی و چه از جهت حرمت قانونی؟
جنگ غزه، می تواند صیحه آسمانی باشد که بشریت را مورد خطاب قرار داده
حجت الاسلام دانش در پایان با تاکید بر اینکه نباید مسائل میدان نبرد جبهه حق با شیطان را عجولانه مورد بررسی قرار داد، بیان داشت: وقتی که شیطان در موقعیتی قرار میگیرد که موجودیتش در معرض خطر است، برای او بودن یا نبودن مسئله است، طبیعی است از همه سرمایه هایی که دارد استفاده میکند. نباید تعجب کنیم که گاهی اوقات خوبان دچار اشتباهاتی بشوند(در این مورد حضرت آقا در دیدار مسئولین این نکته را تذکر دادند)، یعنی شیاطین از آن ضعف هایی که در بدنه مؤمنین(افراد، ساختار یا سازمان) نهادینه شده، استفاده کند یا نفوذی هایی را که در اشکال مختلف ذخیره کرده بودند، الان مورد استفاده قرار می دهد. این نفوذی ها هم برخی مزدور و پست و حقیری هستند، اما بعضی نیز به ماموریت خود، آگاهند، و مصداق این آیه شریفه “يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ” هستند. اینها بسیار شگفت انگیز خواهند بود، فلذا نباید از اشتباه اینها متعجب گشت. الان مسئله آمادگی مقابله با شیاطین نیست بلکه مسئله اقدام برعلیه آنهاست. هرکسی مطالبه تشدید و اقدام عمل بر علیه شیاطین را از همان نقطه ای که خودش حضور دارد شروع کند و فرافکنی نکند. به تعبیری که حضرت آقا فرمودند؛ همانند دفاع مقدس آمادگی را به صحنه اقدام ببریم. این دونکته ای که اخیرا عرض شد ما را به سوی یک مسئله هدایت می کند و آنهم گسترده شدن میدان معرکه است که حتی این گستردگی برای کسی که خود را در این میدان حاضر می بیند از جهت فقهی که چگونه باید عمل کند و خدای متعال نیز چگونه با او معامله می کند، قابل بررسی است. خداوند متعال قادر است که اسباب را به سرعت و یا به صورت غیر عادی فراهم کند، در این شکی نیست اما باید به این نکته نیز توجه داشت، آن صیحه آسمانی که برحق منتظر آن هستیم، جنگ غزه می تواند همان “صیحه آسمانی” باشد که عموم بشریت را مخاطب قرار داده و یک غربالگری عظیم در سطح جهان به وجود آورده. در مقابل آن نیز طبیعتا فریاد های شیطانیست که از طریق رسانه عمدتا به گوش می رسد.