رهبر معظم انقلاب اسلامی ظهر امروز در دیدار جمعی از مدیران، اساتید و طلاب جامعةالزهرا(س)، این مجموعه اثرگذار را از پدیدههای بینظیر برآمده از انقلاب اسلامی و موجب افزایش سطح معلومات دینی و اثرگذاری زنان دانستند و با اشاره به ضرورت تحول و روزآمدی حوزههای علمیه همپای تحولات جامعه، گفتند: حوزه های علمیه باید برای مسائل مهم جامعه از جمله مسائل اقتصادی، حکمرانی و خانواده نظر داشته باشد.
حضرت آیتالله خامنهای در این دیدار، تشکیل جامعةالزهرا(س) را مرهون ابتکار امام بزرگوار خواندند و گفتند: نفس تشکیل مجموعهای با مأموریت ارتقاء معرفت و آگاهی دینی جمع زیادی از زنان و دختران کشور، بسیار ارزشمند است چرا که تا قبل از آن، زنان در تاریخ کشور از چنین امکانی برخوردار نبودهاند.
ایشان با اشاره به صدمات فراوان ناشی از گسترش فرهنگ غربی به جامعه زنان در دوره رضاخانی از جمله عوارض ناشی از سطح پایین معلومات دینی زنان و نبود مجموعه مختص ارتقاء معرفت دینی آنان، افزودند: امروز جامعةالزهرا(س) متکفل این مأموریت مهم است بنابراین هر چه بتوانید دانشجویان بیشتری جذب کنید و معلومات دینی آنها را بالاتر ببرید، کاری ارزشمند است.
رهبر انقلاب، لازمه حرکت به سمت تمدن اسلامی را گسترش معارف اصیل دینی در میان عموم مردم خواندند و با توجه به این ضرورت، گفتند: تبلیغ و تبیین معارف اسلامی و احیاء دین، مأموریت مهم دیگر جامعةالزهرا(س) است که باید برای اثرگذاری تربیتی و پیشبُرد معنوی زنان که نیمی از جامعه هستند، هدفگذاری و برنامهریزی انجام شود.
حضرت آیتالله خامنهای تحول را امری طبیعی و قهری در عالَم خواندند و گفتند: چنانچه زمام تحول به دست افراد عاقل و متدیّن باشد جامعه و بشریت اعتلاء پیدا میکند اما بدون آن، تحول رو به گمراهی و انحطاط میرود همچنانکه امروز در جوامع غربی، منکرات عقلی به معروف تبدیل شده است.
ایشان حوزههای علمیه را نیز همچون سایر مجموعهها نیازمند تحول دانستند و افزودند: حوزه علمیه برای مردم و تبلیغ و پیشبُرد دین و ایجاد حاکمیت دینی است که با توجه به در حال تحول بودن جامعه، حوزه علمیه هم باید برای انجام صحیح وظایف خود روزآمد شود.
رهبر انقلاب، بهروزرسانی کتابها و شیوههای درسی در حوزههای علمیه و ورود به مسائل مورد نیاز جامعه از جمله مسائل پولی و مالی، حکمرانی، خانواده و مسائل جدید همچون رمز ارزها را از جمله الزامات تحول در حوزه علمیه خواندند و افزودند: مخالفت با تحول حوزه علمیه، مخالفت با پیشرفت دین در کشور است البته کسانی باید تحول را ایجاد کنند که صلاحیت آن را داشته باشند.
حضرت آیتالله خامنهای، با اشاره به لزوم حضور زنان دارای سطح بالای معارف دینی در رسانهها و اجتماعات بینالمللی و نقش جامعةالزهرا(س) در این خصوص، افزودند: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، زنان فاضل پرشماری در جامعه حضور دارند که باید برای بیان مسائل مرتبط با زن و خانواده در رسانهها آماده شوند و همچنین باید بتوانند در مجامع بزرگ جهانی و اسلامی با استناد به آیات و روایات و نهجالبلاغه، مطالب عالی دینی را بیان کنند که این کار هم در پیشرفت و شناساندن کشور در دنیا و هم در ایجاد امت اسلامی تأثیرگذار خواهد بود.
حضرت آیتالله خامنهای، برنامهریزی برای تهذیب و پیشرفت روحی و معنوی زنان در جامعةالزهرا(س) را در کنار آموزشهای علمی ضروری دانستند و گفتند: بانوی برخوردار از اخلاق اسلامی و تهذیب نفس میتواند نسل آینده را متحول و تربیت کند.
در ابتدای این دیدار، خانم برقعی مدیر جامعةالزهرا(س) گزارشی از فعالیتها و برنامههای این مجموعه بیان کرد.
والحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین و صحبه المنتجبین و من تبعهم باحسان الی یوم الدّین.
خیرمقدم عرض میکنم به آقایان محترم، برادران عزیز، اعضای فعّال مجلس مهمّ خبرگان. و تشکّر میکنم از این بیانات مشروح و مبسوطی که آقای بوشهری، در بیان مجاری امور در مجلس خبرگان در این اجلاس بیان کردند؛ مطالب مهمّی را ایشان بیان کردند و نقل کردند از قول مجلس خبرگان. مسائل خیلی مهمّی را مطرح کردید؛ کاش بتوانید اینها را دنبال کنید و مطالبه کنید، انشاءالله کار انجام بگیرد.
مطلبی که بنده امروز آماده کردهام که عرض بکنم خدمت آقایان، به طور خلاصه این است که مجلس خبرگان به لحاظ مفهومی، به لحاظ آن عنوانی که در قانون اساسی و در نظام تعریف شده، یکی از انقلابیترین نهادهای جمهوری اسلامی است. منظورم از «انقلابیترین»، مرتبطترین است با انقلاب اسلامی؛ این [مجلس] به این معنا یکی از انقلابیترین نهادهای انقلابی است. علّت این تعبیر که میگوییم «انقلابیترین است»، نقش این مجلس است در گزینش رهبری؛ این خیلی کار مهمّی است، نقش منحصربهفردی است و بحمدالله مجلس خبرگان آماده است برای این نقش و باید آماده باشد. در این زمینه، من چند جملهای را عرض میکنم.
در شاکلهی نظام اسلامی، در قوارهی کلّی نظام اسلامی، جایگاه رهبری عمدتاً برای حفظ جهتگیری به سمت هدف انقلاب است؛ این عمدهی مسئولیّت رهبری است. انقلاب برای یک هدفی به وجود آمده است. البتّه همهی انقلابها اهدافی دارند، اهداف اساسیای دارند که بر اساس آن هدفی که دارند، سامان زندگی را تغییر میدهند، زیرورو میکنند. هدف انقلاب اسلامی را اگر بخواهیم به طور خلاصه عرض بکنیم، عبارت است از محقّق کردن «توحید» در زندگی مردم در کشور. «توحید» در جنبهی معرفتی و مفهومی، یک امری است که به حسب مراتب فهم و معرفت افراد، قابل گسترش است؛ این مفهوم باید در زندگی جامعه محقّق بشود؛ [یعنی] توحید تحقّق پیدا کند در جامعه؛ چون توحید همهی دین است. اصل دین و همهی دین عبارت است از توحید. این هدف انقلاب اسلامی است که حالا جای بحث و حرف و توضیح و تبیین دارد که مجالش اینجا نیست.
برای اینکه جامعهی اسلامی به این هدف نزدیک بشود و یک جامعهی توحیدی به وجود بیاید، تلاشهایی لازم است و موانعی وجود دارد. همیشه در راه حرکت به سمت این هدف موانعی پیش میآید، انگیزههایی وجود دارد برای جلوگیری از این حرکت؛ انگیزه وجود دارد. این انگیزهها متوجّه این است که نگذارند انقلاب و نظام به سمت هدف خودش حرکت کند و پیش برود و توفیق پیدا کند؛ [میخواهند] آن را متوقّف کنند بلکه به عقب برگردانند؛ حالا ولو به عقب برگرداندن و آن وضع ارتجاعی قبل را نشان دادن، در لباس نویی باشد، در لباس جدیدی باشد امّا همان باشد؛ انگیزههایی برای این وجود دارد. در انقلابهای دیگر این انگیزهها را مشاهده کردیم و موفّق شدند، توانستند مانع بشوند که این انقلابها به اهداف خودشان برسد؛ برگرداندند مسیر انقلابها را. حالا مثلاً در انقلاب کبیر فرانسه ــ که جزو بزرگترین انقلابهای نزدیک دوران ما است ــ هنوز پانزده سال از شروع انقلاب نگذشته بود که همان وضع قبلی، یعنی حکومت سلطنتی مستبدّانه و دیکتاتوری دومرتبه در کشور برقرار شد و همان شد. اینهمه حرکت مردم، حرکتِ متفکّرینِ معروفِ فرانسوی، تلاشها و مجاهدتهای مردمی، تلفات، کشتارها، زدوخوردها، همهی اینها در واقع هیچ شد، نابود شد در ظرف کمتر از پانزده سال! عین این قضیّه به شکل بدتری در انقلاب شوروی پیش آمد که آن هم یک انقلاب بزرگی است؛ انقلاب کبیر شوروی. آنجا هم همینجور؛ آنجا هم کمتر از ده سال طول کشید که آن ادّعاها و آن حرفها و آن عدالتی که ادّعا میکردند و آن بهاصطلاح مردمسالاری ویژهی کمونیستی که از آن اسم میبردند، همه از بین رفت. یک دیکتاتور، یک قلدرِ گردنکلفتی مثل استالین آمد سر کار و قضایا تمام شد. یعنی این یک خطری است برای همهی انقلابها.
در قرآن کریم به این نکته توجّه شده است و تذکّر داده شده، آن هم نه یک بار و دو بار، شاید دهها بار. در آیات کریمهی قرآن مکرّر دربارهی رجوع به عقِب و برگشتن به آن وضعی که از آن خلاص شدند و نجات پیدا کردند، صحبت شده؛ هم نسبت به مؤمنین و هم خطاب به خود کفّار. در یک مواردی تذکّر داده میشود به کفّار که شماها دارید همان روش گذشته را دنبال میکنید. این آیهی شریفه که درسورهی توبه است: فَاستَمتَعتُم بِخَلاقِکُم کَمَا استَمتَعَ الَّذینَ مِن قَبلِکُم بِخَلاقِهِم وَخُضتُم کَالَّذی خاضُوا؛(۲) این یعنی تکرار و انجام همان کارهایی را که در گذشته انجام میگرفته، به رخ آنها میکشند؛ میگویند شما دارید همان وضع قبل را دنبال میکنید. یا در این آیهی شریفه که سورهی ابراهیم است: وَ اَنذِرِ النّاسَ یَومَ یَأتیهِمُ العَذاب،(۳) بعد میرسد به اینجا که «وَ سَکَنتُم فی مَساکِنِ الَّذینَ ظَلَمُوا اَنفُسَهُم وَ تَبَیَّنَ لَکُم کَیفَ فَعَلنا بِهِم وَضَرَبنا لَکُمُ الاَمثال»؛(۴) در آیات متعدّد قرآنی در خطاب به مؤمنین هم این تهدید و هشدار وجود دارد، که من اینجا دو سه آیه را یادداشت کردهام: یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا اِن تُطیعُوا الَّذینَ کَفَروا یَرُدّوکُم عَلیٰ اَعقابِکُم فَتَنقَلِبوا خاسِرین؛(۵) این در سورهی مبارکهی آلعمران [است]؛ اگر غفلت کردید، اگر اطاعت از آنها کردید، «ردّه» پیش میآید، عقبگرد پیش میآید، ارتجاع پیش میآید؛ قرآن هشدار میدهد. یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا اِن تُطیعوا فَریقًا مِنَ الَّذینَ اوتُوا الکِتابَ یَرُدّوکُم بَعدَ ایمانِکُم کافِرین؛(۶) این هم باز در سورهی مبارکهی آلعمران است. در سورهی مبارکهی بقره [میفرماید]: وَ لا یَزالونَ یُقاتِلونَکُم حَتّیٰ یَرُدّوکُم عَن دینِکُم اِنِ استَطاعوا.(۷) یا این آیهی شریفهی دیگر که باز این هم در سورهی مبارکهی بقره است: وَدَّ کَثیرٌ مِن اَهلِ الکِتابِ لَو یَرُدّونَکُم مِن بَعدِ ایمانِکُم کُفّارا؛(۸) یعنی مسئلهی عقبگرد و توقّف و بازگشت به عقب مسئلهی کوچکی نیست، مسئلهی بسیار مهمّی است و قرآن به این مسئله پرداخته؛ ما در واقعیّتِ دنیای تاریخِ نزدیک به خودمان هم مواردی را میبینیم؛ در گذشته هم این را دیدهایم.
خب، یک عاملی لازم است برای اینکه جلوی این [عقبگرد] را بگیرد؛ در نظام اسلامی این عامل «جایگاه رهبری» است؛ بایستی جلوی این انحراف به وسیلهی رهبری گرفته بشود؛ این خیلی اهمّیّت دارد؛ خیلی اهمّیّت دارد! بنابراین اهمّیّت مجلس خبرگان به خاطر این است که متصدّی تعیین مأمور برای این مأموریّت بسیار مهم است؛ [یعنی] متصدّی تعیین رهبری است؛ اهمّیّت این مجلس به خاطر این است. لذا عرض کردیم [مجلس خبرگان] جزو انقلابیترینها است؛ حالا از لحاظ مفهومی جایگاهش این است؛ از لحاظ مصداقی البتّه ممکن است جورواجور پیش بیاید؛ گاهی به این کار عمل بشود، گاهی نشود. کمااینکه در مورد رهبری ممکن است گاهی بتواند، گاهی نتواند. البتّه در مورد رهبری «نخواستن» متصوّر نیست؛ مسئلهی توانستن و نتوانستن است.
یک نکتهی مهمّ دیگری در این مسئلهی مسئولیّت مجلس خبرگان وجود دارد، و آن عبارت است از اینکه وضعِ مجلس خبرگان و جعلِ مجلس خبرگان، معنایش این است که حرکت نظام اسلامی توقّف ندارد؛ یعنی در او وقفه حاصل نمیشود، به وجود نمیآید؛ مجلس خبرگانی وجود دارد که نفر بعدِ او را مشخّص کند؛ یعنی این تسلسل همچنان با قوّت، با قدرت، با توانایی کامل وجود خواهد داشت؛ این آمادگی مجلس خبرگان، حضور مجلس خبرگان، یک چنین معنا و مفهومی دارد. اگر این شخصی که وجود دارد نبود، بیدرنگ مجلس خبرگان اقدام میکند و نفر بعد را مشخّص میکند؛ این[جور] است.
خب یک معنای حاشیهای هم در اینجا وجود دارد که آن هم بسیار مهم است و آن، این است که این جابهجاییها نشان میدهد که نظام اسلامی و انقلاب اسلامی وابستهی به شخص نیست؛ اشخاص نقش دارند، مأموریّتهایی دارند که باید انجام بدهند، نقشهای مهمّی دارند که بایستی ایفا کنند آن نقشها را، لکن نظام به آنها وابسته نیست و میتواند به راه خودش ادامه بدهد، ولو آن شخصِ معیّن در میان آنها نباشد. این را خدای متعال نسبت به پیغمبر اعظم، به مهمترین و بزرگترین شخصیّت عالم وجود بیان کرده: اَ فَاِن ماتَ اَو قُتِلَ انقَلَبتُم عَلی اَعقابِکُم؟(۹) تصوّرش را بکنید، این آیهی شریفه مربوط به جنگ اُحد است، یعنی سال سوّم هجرت. خدای متعال این آیهی کریمه را نازل میکند، یعنی هشدار میدهد به مردم؛ زبان این آیه، زبان ملامت است، زبان مؤاخذه است که شما که از شایعهی مثلاً قتل پیغمبر آشفته شدید و بعضی از اظهارات را [بیان] کردید، اگر چنانچه پیغمبر نبود، اِنقَلَبتُم عَلی اَعقابِکُم؟ یعنی این مؤاخذهی قرآنی است. حالا شما فرض کنید در سال سوّم پیغمبر نباشد؛ هنوز نظام اسلامیای که قوامی هم به خودش نگرفته، تواناییهای لازم را هم هنوز پیدا نکرده، پیغمبر هم از میان اینها برداشته بشود؛ در یک چنین شرایطی، خدای متعال قبول نمیکند که مردم برگردند؛ اِنقَلَبتُم عَلی اَعقابِکُم؟ این اهمّیّت مسئلهی برگشت و متوقّف به شخص نبودن است.
خب، اینها وظایف مهمّی است که مجلس خبرگان دارد؛ یعنی اهمّیّت جایگاه مجلس خبرگان از آنچه فیالجمله عرض کردیم معلوم میشود؛ طبعاً این اهمّیّت، وظیفهی بزرگی را هم بر دوش مجلس خبرگان میگذارد و آن، این است که مجلس خبرگان بایستی در گزینش خودش، نهایت دقّت و توجّه را به کار ببرد؛ نهایت دقّت و توجّه باید به کار برود. در قانون اساسی شرایطی برای رهبری ذکر شده که خب معلوم است؛ یکی از مهمترینِ این شرایط عبارت است از اعتقاد قلبی راسخ به مسیر انقلاب و هدف انقلاب؛ این اعتقاد باید وجود داشته باشد. آمادگی برای حرکتِ مستمرّ بدون خستگیِ بیوقفهی در این راه باید در کسی باشد تا شایستهی این مسئولیّت باشد؛ باید اینها را در افراد تشخیص داد، و انتخاب کرد. این، آن جملهای بود که راجع به مجلس خبرگان خواستم عرض کنم.
این روزها مصادف است با اربعین شهادت مجاهد بزرگ زمان ما ــ حقّاً و انصافاً، مجاهد بزرگ و خستگیناپذیر زمان ما ــ مرحوم آقای آسیّدحسن نصرالله (رضوان الله علیه و رفع الله قدره و اعظم الله اجره)؛ مصادف با چهلم ایشان است. ما یاد ایشان را گرامی میداریم؛ یاد شهید هنیّه، شهید صفیالدّین، شهید یحیی السّنوار، شهید نیلفروشان و دیگر شهدای مقاومت را گرامی میداریم. من در اوّل عرایضم میخواستم عرض بکنم، حالا عرض میکنم؛ یاد شهدای این مجلس، شهید رئیسی (رضوان الله علیه) و شهید آلهاشم (رضوان الله علیه) را هم گرامی میداریم و درجات عالیهی الهی را برای همهی این شهدای بزرگوار مسئلت میکنیم.
این بزرگوارانی که اسم بردم، مرحوم آقای نصرالله و دیگرِ این شهدای عزیزِ این روزها، اینها حقّاً و انصافاً به اسلام عزّت دادند، به جبههی مقاومت هم عزّت دادند و توانایی و قدرت مضاعف دادند؛ همهی اینها؛ اینهایی که اسم بردیم، هر کدام به حدّی و به شکلی. سیّد عزیز ما خب به مقامات عالیهی شهدا عروج کرد و او خود به آنچه آرزوی آن را داشت رسید، لکن یک یادگار ماندگاری هم در اینجا گذاشت و آن «حزبالله» است. «حزبالله» به برکت شجاعت سیّد و درایت سیّد و صبر و توکّل عجیبی که او داشت، رشد کرد؛ رشد فوقالعادهای کرد و حقیقتاً تبدیل شد به یک تشکیلاتی که دشمنِ مجهّز مسلّح به انواع سلاحهای مادّی و بیانی و تبلیغی و رسانهای و غیره، نتوانسته بر آن فائق بیاید و انشاءالله نخواهد توانست فائق بیاید. مرحوم آقای سیّدحسن نصرالله «حزبالله» را به یک چنین موجودی، به یک چنین پدیدهای تبدیل کرده.
حالا البتّه شرکتِ واضح و علنیِ آمریکا معلوم است؛ حقیقتاً دستهای دولت آمریکا خونآلود است. با جنایاتی که در غزّه و در لبنان انجام گرفت، آمریکا شریک واضحی است که همه امروز دیگر میدانند؛ قبلاً به صورت تحلیل گفته میشد، حالا دیگر همه مشاهده میکنند؛ همچنین بعضی از کشورهای اروپایی. آنچه بنده تأکید میکنم، این است که این مجاهدتها که امروز بحمدالله با قوّت و قدرت تداوم دارد ــ هم در لبنان، هم در غزّه و فلسطین ــ قطعاً به دنبال خود پیروزی حق را، پیروزی جبههی حق را، پیروزی جبههی مقاومت را به دنبال خواهد داشت؛ این، آن چیزی است که ما [به آن] امیدواریم و بر حسب آنچه حالا انسان میفهمد از مجموع حوادث و همچنین از وعدهی الهی احساس میکند، این نتیجه، نتیجهای است که قطعی به نظر میرسد.
اوّلاً به دلیل وعدهی الهی. مصداق کامل این آیهی شریفه، همین حوادث این روزها است: اُذِنَ لِلَّذینَ یُقاتَلونَ بِاَنَّهُم ظُلِموا وَ اِنَّ اللَهَ عَلی نَصرِهِم لَقَدیر * اَلَّذینَ اُخرِجوا مِن دِیارِهِم بِغَیرِ حَقٍّ اِلّا اَن یَقولوا رَبُّنَا اللَهُ وَ لَو لا دَفعُ اللَهِ النّاسَ بَعضَهُم بِبَعضٍ لَهُدِّمَت صَوامِعُ وَ بِیَعٌ وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدُ یُذکَرُ فیهَا اسمُ اللَهِ کَثیراً؛ کلیسا را میزنند، بیمارستان را میزنند، مسجد را میزنند؛ یعنی واقعاً مصداق کامل [این آیه]. این «دفع النّاس بعضهم ببعض» وجود دارد که نتیجهاش چیست؟ دنبالهی آیه این است؛ نتیجهاش این است: وَ لَیَنصُرَنَّ اللَهُ مَن یَنصُرُهُ اِنَّ اللَهَ لَقَوِیٌّ عَزیز؛(۱۰) با این تأکیدی که در این عبارت وجود دارد. این «دفع بعضی از مردم به وسیلهی بعضی دیگر» یعنی دفع ظالم به وسیلهی مظلوم، دفع غاصب و متجاوز به وسیلهی مجاهدتِ مجاهدین فیسبیلالله، نتیجهاش این است: وَ لَیَنصُرَنَّ اللَهُ مَن یَنصُرُه. خب این وعدهی الهی است؛ یعنی فرمایش الهی است و تردید در این جایز نیست. تردید در وعدهی الهی جایز نیست. این وعدهای است که خدای متعال فرموده است. تا حالا هم همینجور اتّفاق افتاده.
این، از یک طرف، آیات قرآنی و وعدهی الهی است، از یک طرف، تجربهی ما است. حزبالله در طول این سالهای متمادی، در این حدود مثلاً نزدیک به چهل سال، سی و چند سال، یک بار رژیم صهیونیستی را از بیروت وادار به عقبنشینی کرد، یک بار از صیدا وادار به عقبنشینی کرد، یک بار از شهر صور وادار به عقبنشینی کرد، یک بار هم بکلّی جنوب لبنان را و شهرها و روستاها و بلندیهای لبنان را از وجود نحس رژیم صهیونیستی تخلیه کرده؛ یعنی این توانایی حزبالله بِمرور همینطور دائم افزایش پیدا کرده. از یک جمعِ کوچکِ مجاهدِ فیسبیلالله تبدیل شدهاند به یک تشکیلات عظیمی که یک چنین قدرتی دارد، یک چنین تواناییای دارد که میتواند در نوبتهای مختلف این دشمنی را که مسلّح به سلاح نظامی، سلاح تبلیغاتی، سلاح سیاسی، سلاح اقتصادی است، مستظهر به ورود فسّاق و فجّار بزرگ دنیا، مثل همین رؤسای جمهور آمریکا و امثال اینها است، به عقبنشینی وادار کند و آن را شکست بدهد. این تجربهی ما است که [آن را] دیدهایم. عین همین تجربه در مورد مقاومت فلسطین اتّفاق افتاده. آنها هم از سال ۱۳۸۸ تا امروز نُه بار با رژیم صهیونیستی درگیری داشتند که در همهی این نُه بار اینها غلبه پیدا کردند.
امروز هم مقاومتِ فلسطین بر رژیم صهیونیستی غلبه پیدا کرده؛ برخلاف آنچه در ظاهر امر، انسان سطحی مشاهده میکند. برای خاطر اینکه او مقصودش این بود که حماس را ریشهکن کند، نتوانسته بکند. اینهمه انسان را قتلعام کرده، چهرهی زشت خودش را به همهی دنیا نشان داده، خباثت خودش را به همه ثابت کرده، خودش را محکوم کرده، خودش را منزوی کرده، رهبران مقاومت را، رهبران حماس را به شهادت رسانده، به خیال اینکه حماس تمام شد، در عین حال حماس دارد همچنان میجنگد، همچنان دارد مبارزه میکند؛ معنای این، شکست رژیم صهیونیستی است. همینطور حزبالله؛ حزبالله هم همینجور است: قوی است. حالا یک عدّهای در خود لبنان و جاهای دیگر، به گمان اینکه حزبالله ضعیف شده، زبان به قَدْح(۱۱) کارهای حزبالله باز کردهاند؛ اشتباه میکنند، اینها دچار توهّمند. حزبالله قوی است و دارد مبارزه میکند. بله، شخصیّت برجسته و مهمّی مثل جناب سیّدحسن نصرالله یا جناب سیّدهاشم صفیالدّین و امثال اینها در بین آنها نیستند امّا [این] تشکیلات با مردان خودش، با قدرت معنوی خودش، با روحیهی خودش بحمدالله حضور دارد و دشمن نتوانسته بر این تشکیلات فائق بیاید، و انشاءالله نخواهد توانست، و انشاءالله دنیا و منطقه روزی را خواهد دید که به طور واضح رژیم صهیونیستی از دست این مجاهدین فیسبیلالله شکست بخورد. امیدواریم انشاءالله همهی شما آقایان محترم این روز را مشاهده کنید.
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته
(۱ در ابتدای این دیدار ــ که در پایان دوّمین اجلاسیّهی دورهی ششم مجلس خبرگان رهبری برگزار شد ــ آیتالله محمّدعلی موحّدیکرمانی (رئیس مجلس خبرگان رهبری) و حجّتالاسلام والمسلمین سیّدهاشم حسینیبوشهری (نایبرئیس اوّل مجلس خبرگان رهبری) مطالبی بیان کردند. (۲ سورهی توبه، بخشی از آیهی ۶۹؛ «… و شما [هم] از نصیب خود برخوردار شدید همانگونه که آنان که پیش از شما بودند از نصیب خویش برخوردار شدند؛ و شما [در باطل] فرورفتید همانگونه که آنان فرورفتند …»
(۳سورهی ابراهیم، بخشی از آیهی ۴۴؛ «و مردم را از روزی که عذاب بر آنان میآید بترسان …»
(۴ سورهی ابراهیم، آیهی ۴۵؛ «و در سراهای کسانی که بر خود ستم روا داشتند سکونت گزیدید و برای شما آشکار گردید که با آنان چگونه معامله کردیم و مثلها برای شما زدیم.»
(۵سورهی آلعمران، آیهی ۱۴۹؛ «ای کسانی که ایمان آوردهاید! اگر از کسانی که کفر ورزیدهاند اطاعت کنید، شما را از عقیدهتان بازمیگردانند و زیانکار خواهید گشت.»
(۶ سورهی آلعمران، آیهی ۱۰۰؛ «ای کسانی که ایمان آوردهاید! اگر از فرقهای از اهل کتاب فرمان برید، شما را پس از ایمانتان، به حال کفر برمیگردانند.»
(۷ سورهی بقره، بخشی از آیهی ۲۱۷؛ «… و آنان پیوسته با شما میجنگند تا اگر بتوانند، شما را از دینتان برگردانند …»
(۸سورهی بقره، بخشی از آیهی ۱۰۹؛ «بسیاری از اهل کتاب آرزو میکردند که شما را بعد از ایمانتان کافر گردانند …»
(۹ سورهی آلعمران، بخشی از آیهی ۱۴۴؛«… آیا اگر او بمیرد یا کشته شود، از عقیدهی خود برمیگردید؟ …»
۱۰) سورهی حج، آیات ۳۹ و ۴۰؛ «به کسانی که جنگ بر آنان تحمیل شده، رخصت [جهاد] داده شده است، چرا که مورد ظلم قرار گرفتهاند، و البتّه خدا بر پیروزی آنان سخت توانا است. همان کسانی که بناحق از خانههایشان بیرون رانده شدند. [آنها گناهی نداشتند] جز اینکه میگفتند: «پروردگار ما خدا است» و اگر خدا بعضی از مردم را با بعض دیگر دفع نمیکرد، صومعهها و کلیساها و کنیسهها و مساجدی که نام خدا در آنها بسیار برده میشود، سخت ویران میشد، و قطعاً خدا به کسی که [دین] او را یاری میکند، یاری میدهد، چرا که خدا سخت نیرومند شکستناپذیر است.»
و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
خیلی خوش آمدید برادران عزیز، خواهران عزیز و مجاهدان فیسبیلالله. بنده آن کسانی را که برای احیای یاد مجاهدان و شهدا کار میکنند، مجاهدان فیسبیلالله میدانم؛ یعنی خود این یک جهاد فیسبیلالله است. و سعی کنید که «جاهِدوا فِی اللَهِ حَقَّ جِهادِه»؛(۲) این جهاد را آنچنان که باید و شاید انجام بدهید.
اصفهان در همهی نشانههای تمدّنی پیشگام بود؛ در علم، در صنعت، در هنر، در معماری، در عالِمپروری، در سلحشوری و در همهی این چیزها؛ این مال تاریخ است. حوادث انقلاب نشان داد که اصفهان در مسئلهی فداکاری در راه خدا و جهاد فیسبیلالله هم پیشگام است؛ یعنی یک امتیاز بینظیر و بیمثال بر امتیازات اصفهان، در انقلاب و در دفاع مقدّس افزوده شد.
شهدای بزرگی که در راه اسلام و در راه استقلال این کشور جان خودشان را فدا کردند، یک فهرست طولانیاند که [همانطور که ایشان] گفتند ده درصد همهی شهدای کشور مال استان اصفهانند. استان اصفهان به لحاظ نسبت جمعیّتش، از همهی استانهای کشور بیشتر شهید داده. خب اینها واقعیّاتی است. آنچه مهم است این است که این سلسله، این رشته ــ رشتهی فداکاری و رشتهی نورانی شهادت ــ از دوران قبل تا امروز در اصفهان ادامه دارد؛ یعنی یک روز ما شهید مدرّس را داریم، بعد در یک برههای مثلاً شهید بهشتی و امثال ایشان را داریم، بعد در یک برههای شهید خرّازی و شهید همّت و شهبازی و مانند اینها را داریم، بعد در یک برههای شهید کاظمی را داریم، بعد در یک برههای شهید زاهدی و نیلفروشان، یا همین چند شهیدی که شهید امنیّتند و این چند روز [به شهادت رسیدند] ــ که سه نفرشان اصفهانی بودند ــ را داریم؛ یعنی این رشتهی شهادت، مقطعی نیست که حالا ما مثلاً بگوییم خیلی خب، یک روز ۳۷۰ شهید را تشییع کردند،(۳) تمام شد رفت؛ نه، این نهادینه است در اصفهان؛ اینها مهم است. شما که یاد شهدا را گرامی میدارید، این نقاط را برجسته کنید، اینها را نشان بدهید. جوان امروز، نسل امروز، به اینها احتیاج دارد، باید بداند؛ اینها شناسنامهی اصفهان است.
یک نکتهی مهم در باب اصفهان مسئلهی دینداری است؛ دینداری اصفهان. حالا من البتّه شاید قبلاً در بعضی از دیدارهای با مردم عزیز اصفهان گفتهام این را،(۴) بنده خودم در اصفهان شاهد بودم جلساتی را و اجتماعاتی را که معمولاً در هیچ جای کشور، از جمله مشهد خود ما نظیر آن را ما آن زمان نمیدیدیم ــ مال سالها قبل است؛ پنجاه سال، شصت سال پیش ــ از لحاظ گرایش مردم، توجّه مردم، مجالسِ لاینقطع از ماه رمضان تا محرّم، که ماههای عزاداری هم نبود؛ کجا؟ در تیمچههای بازار اصفهان. حالا اینها که چیزهای در واقع ابتدائی و تا حدودی سطحی است؛ دینداری مردم اصفهان را از فهرست بلند علمای اصفهان میشود شناخت. حالا شما مرحوم آسیّد ابوالحسن اصفهانی را اسم آوردید؛ خب بله، ایشان ملّای بزرگی بودند. اگر نگاه کنید در دورهی اساتید خود آسیّد ابوالحسن اصفهانی (رضوان الله علیه) در اصفهان، اینقدر علمای بزرگ در اصفهان در سطح استادِ مرحوم آسیّد ابوالحسن اصفهانی و میرزای نائینی که اینها همه طلبهی اصفهانند، وجود دارد که انسان متحیّر میماند که اینهمه عالِم را چه جوری توصیف کند؛ از خود اصفهان، از نجفآباد اصفهان، از روستاهای گوناگون اصفهان، از نقاط دیگری [مانند] خوانسار که طایفهی خوانساریها که بزرگترینشان مرحوم آسیّد محمّدهاشم و دیگران [بودند] آمدند آنجا. یعنی عظمت مردم اصفهان، دینداری مردم اصفهان را از نامِ این فهرست طولانیِ علمای اصفهان میشود شناخت. اینها مال قرن ۱۰ و ۱۱ و مانند اینها نیست، زمان مجلسی و صفویّه نیست، مال همین قرن اخیر خود ما است. این دینداری مردم اصفهان!
خب، یک نکتهای اینجا وجود دارد؛ ما چرا روی دینداری مردم اصفهان تکیه میکنیم؟ آن نکته این است که اصفهان نشان میدهد که جریان تدیّن و تشرّع با جریان علم و صنعت و فرهنگ و تمدّن و امثال اینها درهمتنیدهاند؛ نهفقط منافاتی با هم ندارند، بلکه اصلاً درهمتنیده هستند. این نمونهای از تمدّن ایرانی ما است؛ تمدّن ایرانی که روزگاری در قلّهی تمدّن بشری قرار داشته، از قدیم، از قبل از اسلام حتّی با دین همراه بوده، با تدیّن همراه بوده. اینکه بعضی تلاش میکنند، سعی میکنند که پیچومهرههای مجموعهی تمدّن ایرانی را بِزور از همدیگر باز کنند، بین دین و بین علم و صنعت و فرهنگ و هنر و مانند اینها فاصله بیندازند، این کار، هم غلط و خلاف واقع است، هم بیهوده است و امکانپذیر نیست. امروز هم بهترین جوانان ما در پیشرفتهترین مراکز علمی ما مشغول کارند؛ امروز هم اینجوری است. در همین دورهی خود ما برجستهترین استعدادهای موجود کشور ما در خدمت پیشروترین حرکتهای علمی بودند. مرحوم دکتر چمران (رضوان الله علیه) در بخشهای مربوط به علم و مانند اینها در همان دانشگاههای آمریکا که درس میخوانده ــ خودش برای من نقل میکرد ــ تا آن نقاط آخر که آمریکاییها اجازه نمیدهند دانشجوی غیر آمریکایی به آنجاها برسد، ایشان پیش رفته بود؛ چه کسی بود؟ چمران؛ چمرانِ متدیّن، چمرانِ مجاهد، چمرانی که زن و بچّهاش را برمیدارد از آمریکا میآورد لبنان، در خدمت مبارزه؛ بعد هم حاضر است از زن و بچّهاش جدا بشود و بماند مبارزه کند و جهاد کند، که آخرش هم اجرش را میگیرد که شهادت باشد. یعنی این آمیختگی و درهمتنیدگی دین و نشانههای تمدّنی در تمدّن ایرانی، یک حقیقتی است، یک واقعیّتی است که غیر قابل انکار است و بیخودی تلاش میکنند [که جز این را نشان بدهند].
انصافاً تلاش ملّت ایران و جوانان ما و جانفشانیهایشان، مایهی قوام و دوام جمهوری اسلامی شده تا امروز؛ بعد از این هم همینجور خواهد بود. اگر چنانچه این فداکاریها نبود، جمهوری اسلامی امکان حیات و ادامهی حیات پیدا نمیکرد. اگر هم یک چیزی به اسم جمهوری اسلامی میماند، امکان حفظ اصول و مبانی برایش وجود نداشت؛ یک صورت بیمعنایی میشد، مثل بعضی از جاهای دیگر. در دورههای مختلف، از اوّل انقلاب، از مبارزات انقلابی تا پیروزی انقلاب، تا مسائل گوناگون اوایل انقلاب، تا دوران دفاع مقدّس و بعد از آن تا امروز، در قضایای مختلف، این جوانان بودند که با جانفشانی خودشان توانستند نظام را حفظ کنند، قوام بدهند، دوام بدهند و انشاءالله بعد از این هم همین[طور] خواهد بود؛ کمااینکه حرکت علمی و دینی ما هم دست آنها است.
آنچه من سفارش میکنم، در درجهی اوّل این است که این کارهایی را که شما در این بزرگداشتها انجام میدهید، جوری انجام بدهید که اثربخش باشد. صِرف ساختن کتاب کافی نیست، صِرف ساختن فیلم کافی نیست؛ ممکن است یک فیلمی را زحمت بکشند بسازند، بیننده هم نداشته باشد، کسی نگاه نکند. فیلمی که کارگردانیِ خوب نداشته باشد، ساخت خوب نداشته باشد، مضمون خوب نداشته باشد، شیرین و زیبا نباشد، خب زحمت کشیدید، پول خرج کردید، کسی هم به این فیلم نگاه نمیکند! بروید سراغ بهترین کارگردان، بهترین سناریونویس، فیلمنامهنویس، بهترین پشتیبان و تهیهکننده؛ بروید سراغ اینها. به جای ده فیلم، دو فیلم بسازید، منتها دو فیلمی که وقتی پخش شد، همه بگویند که باز هم پخش کن؛ این خوب است. تا بتوانید شهید همّت را معرّفی کنید، شهید زاهدی را معرّفی کنید، شهید کاظمی را معرّفی کنید، شهید خرّازی و ردّانیپور را معرّفی کنید و دیگران و دیگران. کم نیستند؛ اینقدر اسمهای شهدای برجستهی اصفهان زیاد است که انسان هر چه میخواهد بگوید تمام نمیشود. این یک نکته است: دنبال اثربخشی باشید. جوری کتاب درست کنید که بعد از اینکه یک چاپش تمام شد، مشتریها بیایند چاپ دوّم و چاپ سوّم را بخواهند، و همینطور تا آخر. و کارهای دیگری که انجام میدهید.
یک نکتهی دیگر این است که اثرسنجی کنید ــ که من این را به بعضیهای دیگر هم که از یک شهر دیگری آمده بودند تذکّر دادم ــ یعنی وسیلهی رصد بگذارید؛ ببینید حالا این جوان شما بعد از آنکه این کارهای شما را دیده، رفتارش، سبک زندگیاش، لباس پوشیدنش، نماز جماعت رفتنش، هیئت رفتنش، با مسائل سیاسی روبهرو شدنش، با گذشته چه فرقی کرده. البتّه اینها زحمت دارد، خیلی مشکل است امّا باید بشود؛ یعنی آن وقتی این کار شما یک کار واقعیِ موثّرِ جانداری است و جهاد فیسبیلالله است که این نکات در آن حتماً رعایت بشود.
من پیشنهاد میکنم که خود واحدهای نظامی اصفهان هم در این قضیّه فعّال بشوند؛ حالا مثلاً واحدهای سپاه، لشکر امام حسین، لشکر نجف، یا تیپ قمر [بنی هاشم] ــ که حالا [البتّه] الان آن منطقه جزو اصفهان نیست؛ آن وقت ظاهراً به نظرم جزو اصفهان بود ــ یا مثلاً واحدهای ارتش، پایگاه هشتم [که] کم کار نداشته در این قضیّه، مرکز توپخانه در اصفهان و بقیّهی مراکزی که وجود داشتند، اینها بنشینند شرح حوادث و سرگذشت دوران جنگ تحمیلیشان یا احیاناً قبل و بعد آن را بیان کنند، به چه وسیله؟ به شکل بازیهای رایانهای. امروز در دنیا بازیهای رایانهای یکی از ابزارهای انتقال پیام است؛ یعنی فقط بازی نیست. افرادِ بافکر مینشینند طرّاحی میکنند بازی جنگ بین ایران و خودشان را، و جوری طرّاحی میکنند که وقتی جوان آمریکایی، نوجوان آمریکایی نشست پای رایانه و این بازی را تماشا کرد، احساس قدرت بکند، احساس توانایی بکند، امیدوار بشود که ما در این مبارزه پیروز خواهیم شد. مثلاً باید اینجوری حرکت کرد.
یا [بیان] حکایتهای کوتاه؛ اینکه مثلاً یک نفر یک خاطرهی ده سطری نقل میکند، از چه؟ از لحظهی شهادت فلان رفیقش در جبهه؛ نه این آدمی که نقل میکند آدم معروفی است، نه آن کسی که از او نقل میشود آدم معروفی است، امّا این حکایت را وقتی که شما میخوانید، این جوان میخواند، در اعماق دلش اثر میگذارد؛ یعنی اینها هنرمند لازم [دارد]، اینها ورود هنرمندان را میطلبد.
به نظر من اگر این کارها انجام بگیرد و این روایت حوادث بزرگ گذشته بدرستی و با هوشمندی انجام بگیرد، خیلی از مشکلات برطرف خواهد شد و کارها پیش خواهد رفت. و یاد این شهدا خودش احیاکننده و بهوجودآورندهی روحیّات برجسته و مجاهدتآمیز جوان امروز است. یعنی واقعاً زندگی شهید کاظمی تولیدکنندهی شهید حججی(۵) است؛ یعنی آن را وقتی که میخواند، این تولید میشود، این به وجود میآید. لذا بایست انشاءالله دنبال کنید. خدا موفّقتان بدارد.
والسّلام علیکم و رحمة الله
(۱ در ابتدای این دیدار، حجّتالاسلام والمسلمین سیّدیوسف طباطبائینژاد (نمایندهی ولیّفقیه در استان و رئیس شورای سیاستگذاری کنگره) و سرتیپ مجتبیٰ فدا (فرمانده سپاه صاحبالزّمان استان اصفهان و دبیرکلّ کنگره) گزارشهایی ارائه کردند.
(۲ سورهی حج، بخشی از آیهی ۷۸؛ «… در راه خدا چنان که حقّ جهاد [در راه] او است جهاد کنید …»
(۳ در روز بیستوپنجم آبان ۱۳۶۱، ۳۷۰ نفر از شهدای عملیات محرّم که مربوط به شهر اصفهان بودند، با حضور پُرشکوه مردم و بر روی دستان آنان تشییع شدند.
(۴ ر.ک: بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم اصفهان (۱۴۰۱/۸/۲۸)
(۵ شهید محسن حججی، از شهدای مدافع حرم که نیروهای داعش، پس از اسارت، او را به شهادت رساندند.
و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین الهداة المهدیّین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
من قبل از آنکه وارد صحبت بشوم، اشاره میکنم به مطالبی که این جوانان عزیز به عنوان پیشنهاد، به عنوان نظر در زمینهی مقابلهی با استکبار ذکر کردند. این را من عرض بکنم، همه بدانند، جوانهای عزیزمان بدانند که ما در مقابلهی با استکبار همهی آنچه باید و شاید برای آمادگی ملّت ایران انجام بگیرد، چه از لحاظ نظامی، چه از لحاظ تسلیحات، چه از لحاظ کارهای سیاسی، هر آنچه لازم باشد حتماً انجام میدهیم و الان هم بحمدالله مسئولین مشغول انجام این کارها هستند. مطمئنّاً حرکت کلّی ملّت ایران و مسئولین کشور در جهت مقابلهی با استکبار جهانی و دستگاه جنایتکار حاکم بر نظم جهانیِ امروز [است و] قطعاً و انصافاً هیچگونه کوتاهی نخواهند کرد؛ این را مطمئن باشید. بحث، بحث صرفاً انتقام نیست؛ بحث یک حرکت منطقی است، بحث مقابلهی منطبق با دین و اخلاق و شرع و قوانین بینالمللی است و ملّت ایران و مسئولین کشور در این جهت هیچگونه تعلّلی و کوتاهیای نخواهند کرد؛ این را مطمئن باشید.
جلسهی جوانان به طور طبیعی جلسهی نورانیای است. دلهای جوان آلودگیهای کمتری دارند، نورانیّت بیشتری دارند. دریغ است که در این جمع انبوه شما جوانان عزیز، من یک نصیحت معنوی به شما عرض نکنم. توصیهی من توصیهی به «ذکر» و «شکر» است. راهی که ما میرویم راه کوتاهی نیست، راه آسانی هم نیست؛ راهی است که عمدهی مسئولیّت پیمایش این راه هم به عهدهی شما جوانها است. دنیای فردا مال شما است، کشورِ فردا مال شما است، نظمِ جهانی فردا به دست شما است؛ کارتان سنگین است. در این راه، همّت لازم است، معرفت لازم است، تلاش لازم است امّا بیش از همه، پشتوانهی معنوی لازم است؛ آن پشتوانهی معنوی را من امروز خلاصه میکنم در این دو جمله: «ذکر» و «شکر».
ذکر یعنی یاد خدا؛ از یاد خدا غافل نشوید. با مناجات و دعا و تلاوت قرآن فاصله پیدا نکنید. توصیهی همیشگی من این است که با قرآن مأنوس بشوید، معرفت قرآنی را فرابگیرید؛ این به شما کمک میکند در این راه بزرگ. شکر یعنی نعمت خدا را بشناسید و آن را فراموش نکنید. امروز شما نعمتهای بزرگی را از خدا دریافت کردهاید؛ نعمت وجود یک نظام و تشکیلاتی که همّتش مبارزهی با ظلم، با استکبار، با زورگویی و با جنایت باندهای بینالمللی است؛ این بزرگترین نعمت است، و نعمتهای زیاد دیگری هم هست. در دعاهای متعدّدی این جمله هست که «لا تَجعَلنی نَاسیاً لِذِکرِکَ فیما اَولَیتَنی وَ لا غَافِلاً لِاِحسانِکَ فیما اَعطَیتَنی»؛(۲) از احسان الهی غفلت نکنیم؛ از نعمت الهی و تفضّلات الهی غفلت نکنیم. همین بیداری شما، همین آمادگی شما، همین روحیهی شما، همین احساس تواناییای که در شما وجود دارد که احساس میکنید میتوانید حرکت کنید، میتوانید پیش بروید، میتوانید با قدرتهای مادّی پوشالی دنیا پنجه بیفکنید، این نعمت بزرگ خدا است؛ این نعمت را از دست ندهید. نعمت را بشناسید و نعمت را در جای خودش بکار ببرید؛ این میشود شکر. یادتان باشد به کمک خدای متعال، با همراهی خدای متعال، با هدایت خدای متعال و بندگان خالص و صالح پروردگار میتوانیم این راه را طی کنیم. پیامبر اکرم، اهلبیت مکرّمش، شهدای این راه، شهیدانی که در مقابل چشم ما به شهادت رسیدند، [مانند] شهید نصرالله، شهید هنیّه، شهید سلیمانی، شهید سِنوار و از این قبیل شهدای عزیزمان، از روح اینها کمک بخواهیم، استمداد کنیم، راه را پیش برویم. این جملهی اوّل و نکتهی اوّل ما.
این مناسبت، مناسبت بسیار مهمّی است؛ جا دارد که برای حفظ این مناسبت همهی تلاشهای فکری و عملی انجام بگیرد. اینکه در جمهوری اسلامی یک روز را به عنوان روز «مبارزهی با استکبار» معیّن کردهاند، برای این است که ملّت ایران از این تجربهی تاریخی غفلت نکند؛ وَالّا مبارزهی با استکبار که مال یک روز نیست؛ یک امر دائمی است. شما باید مبارزهی با استکبار را، مبارزهی با نشانههای ظلم و تعدّی را، [مبارزهی] با نظم ظالمانهی جهانی را متن زندگی خودتان قرار بدهید و بدانید؛ بنابراین روز خاصّی برای مبارزه وجود ندارد، امّا این روز را ما معیّن کردیم. این برای آن است که حافظهی تاریخی ملّت ایران مورد غفلت قرار نگیرد و فراموش نکنیم.
دستهایی در کارند برای اینکه حرکت شجاعانهی آگاهانهی ملّت ایران را در مقابلهی با آمریکای جهانخوار و عواملش در منطقه، اوّل مورد تردید قرار بدهند، بعد هم انکار کنند؛ ما نباید بگذاریم. حافظهی تاریخی ملّت ایران این را رد میکند. مسئلهی لانهی جاسوسی نمیتواند مورد سؤال و تردید قرار بگیرد؛ یک عدّهای این تردید را در بین افکار عمومی مردم، بخصوص جوانها پخش میکنند که «دانشجویان ما چرا رفتند سفارت یک کشور را گرفتند؟ این یک کاری بود برخلاف مقرّرات بینالمللی.»؛ این حرف را دارند پخش میکنند. حقیقتی که عمداً آن را پنهان میکنند، این است که سفارت آمریکا در اوّل انقلاب و تا وقتی که به وسیلهی دانشجویان ما تسخیر شد، صرفاً یک محل تحرّک دیپلماتیک، بلکه محلّ تحرّک اطّلاعاتیِ صرف نبود؛ خب بله، همهی سفارتهای دنیا اخبار آشکار و پنهان کشوری را که در آنجا هستند، به مراکز خودشان منتقل میکنند؛ مسئله این نبود؛ مسئله این بود که سفارت آمریکا ستاد برنامهریزی برای تحریک داخلی علیه انقلاب و نابود کردن انقلاب و حتّی تهدید جان مبارک امام بزرگوار بود. جوانهای ما اوّل به این نکته توجّه نداشتند و به دلیل دیگری وارد سفارت شدند، امّا وقتی رفتند آنجا و اسناد سفارت را به دست آوردند، [اینها را] دیدند.
اینکه من تأکید میکنم که جوانها کتابها را بخوانند، اسناد را، مدارک را ببینند و از حقایق مطّلع بشوند، به خاطر این است. سفارت آمریکا از ساعات اوّل انقلاب، از روزهای اوّل انقلاب، مرکز شبکهسازی و توطئه علیه انقلاب بود. البتّه اوّل گیج شدند، اوّل نفهمیدند چه اتّفاقی دارد میافتد، امّا به مجرّد اینکه از گیجی خارج شدند، شروع کردند به برنامهریزی برای کودتا، برای تحریک ــ تحریک قومیّتها، تحریک عناصر گوناگون ــ برای ایجاد اختلاف، جمع کردن تفالههای ساواکِ دورانِ رژیم پهلوی برای مبارزهی با انقلاب. سفارت، سفارت نبود؛ مرکزی بود برای مبارزهی با انقلاب، مبارزهی با ملّت ایران، برای شکست دادن حرکت عظیمی که ملّت ایران با انقلاب خودش انجام داده بود؛ لذاست که این حادثه، یک حادثهی برجسته است، یک حادثهی تاریخی است، یک حادثهی فراموشنشدنی است، و یک نقطهی عطف است در تاریخ ما. گیرم آن کسانی که یک روزی این کار را کردند، امروز خودشان هم مردّد شده باشند ــ کمااینکه بعضیهایشان هم ممکن است مردّد شده باشند ــ امّا واقع قضیّه این است که این کار، کارِ بزرگی بود، کارِ لازمی بود؛ برای همین هم امام بزرگوار با آن دید نافذ خود این کار را تأیید کرد، حرکت دانشجوها را تأیید کرد؛ این کار، کارِ لازمی بود.
مبارزهی ملّت ایران با استکبار آمریکایی ناشی از چیست؟ این یک سؤال است. جوابِ روشن و واضح و مستند این است که ناشی از سلطهگریِ ظالمانهی وقیحانهی دولتِ آمریکا بر ملّت عزیز ما و کشور ایران عزیز ما بود؛ مقابله به خاطر این بوده. سعیِ تاریخنویسانِ منحرفکنندهی حقایق این است که بگویند اختلاف بین ایران و آمریکا از روز سیزدهم آبان ۵۸ شروع شد؛ این دروغ است. آمریکاییها از اوّل انقلاب و از پیش از انقلاب و از سالها قبل از انقلاب با ملّت ایران درافتادند و هر چه توانستند علیه ملّت ایران تلاش کردند؛ حدّاقل از بیستوهشتم مرداد. حالا قبل از بیستوهشتم مرداد سال ۳۲ هم حضور آمریکاییها و تلاش آمریکاییها داستان مفصّلی است، لکن آنچه جلوی چشم همه وجود داشته است، بیستوهشتم مرداد است. یک حکومت ملّی مردمی در ایران بر سر کار بود، آمریکاییها آمدند با خیانت به حُسن اعتماد آن دولتی که سادهلوحانه به آمریکا اعتماد کرده بود وارد میدان شدند، آن دولت را سرنگون کردند، حکومت ظالمانهی شاه را به وجود آوردند. ملّت ایران سالهای متمادی لمس کرد دشمنی آمریکا را؛ بیستوهشتم مرداد را ملّت ایران لمس کرد. شما جوانهای عزیز بروید ماجراهای سال ۳۲ را، نهضت ملّی را، حضور آمریکا را در کتابها بخوانید. آن کسانی که اهل تحقیقند، اهل نوشتنند، تحقیق کنند، بنویسند. اینها نقاط عطف ملّت ما است، نقاط عطف تاریخ ما است. آمریکاییها در ایران کودتا کردند، در دههی ۳۰ ساواک را به وجود آوردند؛ مرکز شکنجه و فشار بر مبارزان و بر آزادیخواهان. چقدر جوان، چقدر انسان مؤمن، چقدر انسان آزادیخواه در شکنجههای عوامل و کارگزاران جنایتکار ساواکِ شاه ــ مرکز اطّلاعاتی شاه ــ یا مُردند یا ناقصالعضو شدند یا شکنجه شدند! اینها را ملّت ایران از نزدیک دیده. ساواک را چه کسی درست کرد؟ ساواک را عوامل آمریکایی درست کردند؛ شیوههای شکنجه را آنها یاد دادند. دهها هزار مستشار را آوردند داخل ایران که هم مفتخوری کنند، هم دخالت کنند در امور ارتش و اطّلاعات و دولت و همهچیز، هم جاسوسی کنند، هم نفوذ کنند، هم فرهنگ ملّت را تغییر بدهند و سلطهی آمریکا را روزبهروز بر کشور زیاد کنند.
رژیم پهلوی خبیث با کمک آمریکا یکی از عوامل ریشهدارشدن رژیم صهیونیستی غاصب بود. آن روزی که همهی این منطقه ــ تقریباً اغلب دولتهای این منطقه ــ با رژیم صهیونیستی قطع رابطه کرده بودند، رژیم شاه به رژیم صهیونیستی نفت میداد، امکانات میداد، پشتیبانی میکرد؛ این خیانت، فراموششدنی نیست. امروز هم متأسّفانه همین کار را بعضیها میکنند؛ امروز هم رژیم صهیونیستی فجیعترین جنایات را در منطقه دارد انجام میدهد، یک عدّهای به جای اینکه مخالفت کنند، به جای اینکه بِایستند، به جای اینکه از ملّتها حمایت کنند ــ از ملّت فلسطین، از ملّت لبنان ــ به دشمن خبیثِ ظالمِ خونخوار دارند کمک میکنند؛ کمک اقتصادی میکنند، حتّی بعضی کمک نظامی هم میکنند! [کمککننده] مال منطقه است؛ حالا آمریکا که به جای خود. مسئله، مسئلهی مقابلهی با ظلم بینالمللی است. برای ملّت ایران با الهام از تعالیم اسلامی، مقابلهی با ظلم یک فریضه است، مقابلهی با استکبار یک فریضه است. استکبار یعنی سلطهی اقتصادی و نظامی و فرهنگی همهجانبه و تحقیر ملّتها. ملّت ایران را تحقیر کردند، سالها تحقیر کردند؛ لذا مبارزهی ملّت ایران با استکبار بوده است و بعد از این هم حتماً خواهد بود.
یک نکتهی اساسی در این زمینه عبارت است از توفیق ملّت ایران و پیشرفت این کار. بعضیها تردید ایجاد میکنند: «آیا ممکن است با دستگاه مدرنِ پیشرفتهی مسلّطِ قویای مثل سیستم آمریکا و حکومت آمریکا مقابله کرد؟ میشود با آنها مبارزه کرد؟»؛ بله، ملّت ایران مبارزه کرد، و من به شما عرض میکنم ملّت ایران تا امروز قطعاً موفّق شده. امروز ملّت ایران در مقابل آمریکا ــ این دشمن بزرگ، این قدرت چشمگیری که با هیبت، با تشر میتوانست ملّتها را بترساند و عقب بنشاند ــ توانسته این قدرت را تضعیف کند. امروز کار به جایی رسیده که انجمنهای علمی دانشجویان در داخل خود آمریکا بیانیّه میدهند علیه تمدّن غربی، علیه تمدّن آمریکایی، علیه تلاش آمریکا؛ این، اتّفاق افتاده. در بیانیّهای که تعداد زیادی از انجمنهای علمی دانشجویان آمریکا منتشر کردند، خودشان میگویند: این ما هستیم، ما غربیها هستیم که داریم علیه تمدّن غرب و فرهنگ غرب فریاد میکشیم و به نفع کشورها و ملّتهای مظلوم وارد میدان شدهایم؛ این را در بیانیّهشان آوردند؛ مال همین چند ماه قبل است. و روزبهروز این شدّت پیدا خواهد کرد. قطعاً ملّت ایران و ملّتهای مظلوم و جبههی مقاومت پیشرفت خواهد کرد.
البتّه امروز فجایعی که دارد در منطقه انجام میگیرد فجایع عظیمی است؛ آنچه در شبانهروز، در لبنان اتّفاق میافتد، آنچه در غزّه اتّفاق میافتد، ۵۰ هزار شهید در ظرف یک سال که اکثر اینها هم زنان و کودکان هستند، این چیز کمی است؟ آمریکاییها با ادّعای حقوق بشر، بیشرمانه از این جنایتها دارند پشتیبانی میکنند؛ نهفقط پشتیبانی، [بلکه] در این جنایتها شرکت میکنند. سلاح، سلاحِ آمریکایی است، نقشه، نقشهی آمریکایی است، تلاش بینالمللی آمریکایی است؛ آمریکاییها با کمال وقاحت میگویند: «ما از رژیمصهیونیستی حمایت میکنیم، پشتیبانی میکنیم»؛ این را صریح میگویند.
این مبارزه، یک مبارزهی عقلانی، خردمندانه و منطبق با منطق است. افراد کوتهبین و کوتهنظر ــ نمیگویم خائن، متّهم نمیکنم به تعمّد و خیانت؛ حدّاقلّش این است که کوتهبین هستند ــ سعی نکنند حرکت ملّت ایران در مقابل استکبار را یک حرکت غیر منطقی جلوه بدهند؛ نخیر، حرکتی منطقی و درست و منطبق با منطق صحیح عُقلایی و انسانی و بینالمللی است. برای همین هم هست که در افکار عمومی ملّتهای دنیا، ملّت ایران عزیز است. بله، دستگاههای خبری و رسانهای دشمنان، [دستگاههای تبلیغی] سلطه، سعی میکنند خلاف این را نشان بدهند امّا واقع قضیّه این است. وقتی شما [عملیّات] وعدهی صادق را انجام میدهید، در خیابانهای کشورهایی که با شما فاصله هم دارند، مردم شادی میکنند؛ معنای این چیست؟ معنایش این است که حرکت ملّت ایران، حرکتی است که مورد قبول منطق بینالمللی، منطق انسانی و البتّه منطق اسلامی و قرآنی است. این حرکت باید ادامه پیدا کند منتها ادامهی این حرکت باید با نقشهی صحیحی انجام بگیرد.
شما جوانهای عزیز، دانشآموز، دانشجو، دختر و پسر، در سرتاسر کشور در این زمینه میتوانید نقش ایفا کنید؛ فکرها را تقویت کنید، دانشها را پیش ببرید؛ بدون علم، بدون تفکّر، بدون نقشهی راه نمیشود کار درست انجام داد. ما در بخشهای مختلف احتیاج به پیشرفت علمی داریم، احتیاج به پیشرفت فنّاوری داریم.
البتّه کسانی که با امکانات موجود تلاش کامل خودشان را دارند انجام میدهند مشغول کارند و در مقابلهی با دشمن کوتاه نمیآیند و هیچ حرکت دشمن را هم بیپاسخ نمیگذارند؛ این را مطمئن باشید. اینجور نیست که حرکت دشمن از طرف کسانی که به عنوان نمایندهی ملّت ایران در مقابلهی با دشمن دارند تلاش میکنند فراموش بشود؛ نه، فراموش نخواهد شد. دشمنان ــ چه رژیم صهیونیستی، چه ایالات متّحدهی آمریکا ــ در مقابل آنچه نسبت به ایران و ملّت ایران و نسبت به جبههی مقاومت انجام میدهند، قطعاً پاسخ دندانشکنی را دریافت خواهند کرد.
امروز حقوق بشر آمریکایی که در بوقهای گوناگونی دمیده میشود، دیگر کسی را فریب نمیدهد. این وضعی که امروز در لبنان هست، این وضعی که در غزّه هست، این وضعی که در فلسطین هست، این جنایتی که عوامل رژیم صهیونیستی در این منطقه با کمک آمریکا، با دخالت آمریکا، با شرکت آمریکا دارند انجام میدهند، این دیگر اجازه نداده که حقوق بشرِ ادّعائیِ غلطِ بیمعنیِ آمریکایی مورد تصدیق و تأیید کسی در دنیا قرار بگیرد. حقوق بشر دیگر معنایی ندارد. آن کسانی که با این جنایتها مدّعی حقوق بشرند انسانهای بزرگی، چهرههای نورانیای مثل سیّدحسن نصرالله را، مثل هنیّه را، مثل سلیمانی را، مثل بقیّهی شهدای بزرگ را تروریست میخوانند و مینامند در حالی که باند تروریستی، خودشان هستند، باند جنایتکار خودشان هستند؛ این را امروز دنیا دارد میفهمد و بحمدالله دانستهاند، فهمیدهاند.
آنچه باید اتّفاق بیفتد، عبارت است از حرکت عمومی ملّتها در این راه. جوانهای ما با همتایان خودشان در کشورهای دیگر تماس داشته باشند؛ دانشآموزان ما با دانشآموزان کشورهای اسلامی در منطقه، دانشجویان ما با دانشجویان کشورهای اسلامی، کشورهای منطقه و حتّی فراتر از منطقه تماس داشته باشید. امروز امکانات تماس کم نیست؛ میتوانید ارتباط برقرار کنید؛ حقایق را برای آنها روشن کنید؛ آنچه را وظیفهی همهی جوانان دنیا است، همهی جوانان کشورها است، به آنها یادآوری کنید تا یک حرکت عمومی و عظیمی در دنیا علیه استکبار به وجود بیاید، و به وجود خواهد آمد و به توفیق الهی ملّت ایران و این حرکتِ عمومیِ اسلامی و انسانیِ جبههی مقاومت، جایگاه خودش را در دنیا پیدا خواهد کرد و قطعاً دشمن را شکست خواهد داد.
امروز برای من روز خیلی خوبی بود. این دیدار، دیدار بسیار شیرینی است، و امیدواریم انشاءالله خداوند همهی شماها را محفوظ بدارد و تأییدتان کند و برای همهی شما دعا میکنم؛ امیدواریم انشاءالله خدای متعال توفیقاتش را بر شماها نازل کند.
والسّلام علیکم و رحمة الله
(۱ در ابتدای این دیدار، تعدادی از دانشجویان و دانشآموزان مطالبی بیان کردند.
و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم المصطفی محمّدو علی آله الطّیّبین الطّاهرین المعصومین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
خیلی خوش آمدید برادران عزیز، خواهران عزیز. خیلی متشکّرم از این بیانات کوتاه و موجز آقای امامجمعهی محترم و این نوشتهی بسیار زیبا و کامل این سردار محترم.
یکی از امتیازات تمدّنی کشور عزیز ما که همیشه باید مورد توجّه قرار بگیرد، این است که توانسته دین را و حماسه را و هنر را با هم تلفیق کند. در بسیاری از نقاط دنیا، دین راه خودش را جدا میرود ــ اگر باشد ــ هنر کار خودش را میکند، حماسه هم آنجایی که وجود داشته باشد، برای خودش است. تلفیق این سه عنصر در ایران اسلامی یک پدیدهی جذّاب و جالبی است که مال امروز و دیروز هم نیست، از اصل اسلام گرفته شده. خود قرآن، هم «وَ الَّذینَ آمَنوا اَشَدُّ حُبًّا لِلَّه»(۲) دارد، «یُحِبُّهُم وَ یُحِبّونَه»(۳) دارد، هم «فَلیُقاتِل فی سَبیلِ اللَه»(۴) تا آخر دارد: اَلَّذینَ آمَنوا یُقاتِلونَ فی سَبیلِ اللَهِ وَ الَّذینَ کَفَروا یُقاتِلونَ فی سَبیلِ الطّاغوت،(۵) هم «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّار»(۶) دارد، هم «رُحَماءُ بَینَهُم»(۷) دارد؛ یعنی خود قرآن تلفیقی است از دین و آئین الهی، و حماسههای بزرگ، و هنر؛ خود قرآن یک اثر هنری است، یک اثر بسیار والا است، علاوه بر اینکه در قرآن به محبّت و عشق و مانند اینها هم اشاره شده و برای مخاطبان تصویر شده. این در تاریخ ما وجود دارد.
اگر حمل بر مبالغه نشود، من عرض میکنم شاید بهترین نقطهای از کشور ما که این سه عنصرِ تلفیقشده و ترکیبشده در آن بوضوح مشاهده میشود، فارس و شیراز است؛ حقّاً و انصافاً حرف درستی صادر شده، اگر این را کسی بگوید یا ما بگوییم. شیراز جایی است که این سه عنصر، درهمتنیده خودشان را نشان میدهند. از دوران جناب احمدبنموسیٰ (سلام الله علیه) و بقیّهی امامزادههای شهیدی که در آن استان و در آن شهر هستند، تا دورانهای بعد، تا امروز و تا این شهیده کرباسی(۸) که چند روز قبل از این به شهادت رسید، این سه عنصر در همهی این دوران با همدیگر همراهند و شریکند.
معروفترین و محبوبترین شاعر کشور، یعنی حافظ شیرازی، حافظ قرآن است که «قرآن ز بر بخواند با چارده روایت».(۹) این شاعر غزلسرای شیرینسخن و رِند، قرآن را با چهارده روایت، با چهارده اختلاف قرائت حفظ بوده. در این اختلاف قرائتهایی که میخوانند، ما کمتر قاریای دیدهایم که مسلّط باشد به قرائت هفت قاریِ معروف تاریخ که هر کدام دو راوی دارند که میشود چهارده روایت. بعد هم میگوید: «هر چه دارم همه از دولت قرآن دارم»؛(۱۰) یعنی شعرش هم مال قرآن است، هنرش هم مال قرآن است، معرفتش هم مال قرآن است، عرفانش هم مال قرآن است، رِندیاش هم مال قرآن است؛ همهچیز را از قرآن دارد. تلفیق از این زیباتر که دین و هنر اینجور با هم مخلوط بشوند و تلفیق بشوند؟ همچنین در کنار اینها حماسه است. از خود جناب احمدبنموسیٰ شما بگیرید تا عبّاسِ دوران(۱۱) تا شهدای نامآور، [مثل] شهید مرتضیٰ جاویدی، شهید شیرعلی سلطانی و حالا [هم] همین خانم معصومه کرباسی و بقیّهی شهدای بزرگ استان که بعضی از آنها را سردار عزیزمان(۱۲) اسم آوردند، و پانزده هزار شهید، پانزده هزار الگو، پانزده هزار نمونه از شهدا در میدانهای مختلف.
اوّلین جنگ مسلّحانهی با استعمار اروپایی را امامقلیخان، حاکم فارس انجام داده که توانست پرتغالیها را از هرمز بیرون کند. اوّلین جنگ نرم را در تاریخ کشورمان میرزای شیرازی انجام داده؛ تحریم تنباکو جنگ نرم بود؛ بزرگترین جنگ، آن هم اینجور جنگی که توانست بساط تسلّط اقتصادی انگلیس بر کشور را جمع کند. گاندی هم در هند این کار را کرد، [امّا] سی سال بعد از میرزای شیرازی؛ یعنی ابتکار این جنگ نرمِ بینظیر، مال میرزای شیرازی است. قویترین مقاومت عراقیها در مقابل تسلّط دولت انگلیس بر عراق را میرزا محمّدتقی شیرازی فرماندهی کرد. اوّلین سکّهی حکومت اسلامی را مرحوم سیّدعبدالحسین لاری در شیراز و در جهرم و لار ضرب کرد؛ سکّه زد، حکومت اسلامی را تشکیل داد. البتّه پایدار نماند و ایشان نتوانست ادامه بدهد، امّا اقدام کرد، شروع کرد. اینها افتخارات بزرگی است. اگر به زمان خود ما برگردیم، عالِمِ عارفِ سالکی مثل شهید دستغیب را مشاهده میکنیم که واقعاً شهید دستغیب، هم مظهر معنویّت و روحانیّت بود، هم مظهر اخلاق بود، هم مظهر جهاد بود. سال ۴۱ و ۴۲ که این مبارزه تازه شروع شده بود و ماها قم بودیم، آن روز نوارهای مرحوم دستغیب را از شیراز میآوردند قم و ما میشنفتیم. مرحوم حاج شیخ بهاءالدّین محلّاتی و بقیّهی علمای شیراز جلسه تشکیل داده بودند و سخنگوی این مجموعه مرحوم دستغیب بود که به نظرم ظاهراً در مسجد جامع شیراز اجتماع میکردند و سخنرانی میکرد و مانند اینها. و این ادامه داشت تا وقتی که شهید شد. یعنی همهجور شهیدی [دارد]؛ در همهی میدانها شهدایی از این سرزمین، از این منطقه خودشان را نشان دادند و برجسته کردند؛ اینها شناسنامهی شیراز است، شناسنامهی فارس است.
غلط کردند آن کسانی که خیال کردند میتوانند با چیزی مثل جشن سخیف هنر شیراز، شیراز را از حرم اهلبیت بودن و مرکز دین و ایمان بودن برگردانند به یک نقطهی فسادگاه؛ اشتباه کردند؛ به معنای واقعی کلمه غلط کردند! ملّای بزرگ شیراز یعنی ملّاصدرا (رضوان الله علیه) که به نظر ما جزو چهرههای برجستهی فلسفهی دنیا است، در معدود شعرهایی که از ایشان باقی مانده، این بیت [را گفته]:
در معرکهی دو کَون، فتح از عشق است
هر چند سپاه او شهیدند همه(۱۳)
این مال یک ملّای فیلسوف است. یعنی این روحیه، این ترکیب زیبای دین و هنر و حماسه همینطور ادامه دارد. مرحوم دستغیب هم اهل معرفت و اهل شعر و اهل معنا و این چیزها بود؛ ما از نزدیک اینها را میدانستیم. و دیگران هم همینجور؛ اینها خیلی مهم است.
کنگرهی شما این را باید نشان بدهد به کشور، این را باید ماندگار کند در کشور؛ باید نشان بدهید که برای یک ملّت متمدّن، دارای معرفت، پیشرو، آنچه مهم است، این است که دیندار باشد و حماسهساز باشد و هنرمند باشد؛ این سه با هم. هنر در خدمت دین، دین همراه با حماسه، حماسه در جهت پیشرفت ملّت؛ اینها است که مهم است. از کنگرهی شما این باید دربیاید، این باید نشان داده بشود. حالا شما این را با کتاب تأمین میکنید، با شعر تأمین میکنید، با سرود یا مثلاً نمایش تأمین میکنید، بالاخره این باید از آب دربیاید؛ باید این را نشان بدهید؛ این، آن چیزی است که ملّت ما به آن احتیاج دارد. امروز هم مثل همان زمانِ آن غلطکردههای دوران پهلوی، هستند کسانی که میخواهند هنر را از معنویّت جدا کنند، هنر را از حماسه جدا کنند، اینها را در جهتهای گاهی متناقض یکدیگر پیش ببرند؛ امروز هم کسانی از تفالهها و پسماندههای آن تشکیلات هستند در میان کشور عزیز ما و این چهاردیواری باارزش ما. باید این [سه جهت] را تأمین کنید.
یکی از توصیههای مؤکّد من که اینجا یادداشت کردهام این است: تأثیر کنگره را رصد کنید. چون شما میخواهید اثر بگذارید دیگر؛ خیلی خب، رصد کنید ببینید مثلاً در رأس یک سال، این کنگرهای که شما باید اینهمه زحمت و تلاش به وجود آوردید، روی افکار عمومی، روی رفتار جوانان شما چه تأثیری گذاشته؛ چه تعداد از جوانهای شما تدیّنشان، مسجد رفتنشان، مجاهدت فکریشان، فکر کردنشان، کتاب خواندنشان، در جهت درست نگاه کردن و حرکت کردنشان پیشرفت کرده؛ این را رصد کنید. راهش را پیدا کنید؛ میتوانید؛ البتّه کار آسانی نیست. این رصد کردنها به معنای جاسوسی و مچگیری و مانند این حرفها تلقّی نباید بشود؛ به آن جهتها و به آن راهها نباید برود؛ باید نگاه درست و تشخیص درست حاکم باشد.
میل به خدمت از آثار این کنگره است. باید ببینید میل به خدمت چقدر در جوان پیدا شده؛ خدمت فکری، خدمت جهادی، حضور در عرصههای خدمت: اردوهای جهادی، بسیج سازندگی، کاروانهایی که به مراکز جنگی میروند و آثار تلاشهای سرداران عزیز ما را و مبارزان و بسیجیان دوران دفاع مقدّس را میبینند؛ [ببینید] میل به اینها چقدر پیشرفت کرده. اگر دیدید پیشرفتی حاصل نشده، برگردید به کار خودتان و ببینید که مشکل کجا است؛ چرا نتوانسته اثر بگذارد؟ اگر دیدید پیشرفتی حاصل شده، نگاه کنید ببینید آن عامل پیشرفت چیست؛ آن را تقویت کنید. آن چیزی که توانسته این جوان را به پیش براند و حرکت بدهد چیست؟
جوانهای ما امروز احتیاج دارند به شناخت گذشتهی پُرافتخار کشور، بخصوص گذشتهی همین چند ده سال مربوط به انقلاب. ما در روایتها ضعیفیم؛ مثلاً آیا جوانهای ما ابعاد قضیّهی تصرّف لانهی جاسوسی را درست میشناسند و میدانند؟ [آیا] درست قضیّهی شروع جنگ هشتساله را میدانند؟ اگر کسی به ذهنش بیاید که خب چرا هشت سال جنگ کردیم که اینهمه جوان از دست بروند، جوابش را بلدند؟ میدانند چه اتّفاقی افتاد که اینجوری شد؟ اینها باید روایت بشود؛ روایت درست باید بشود. البتّه خوشبختانه من میبینم کارهای خوبی دارد انجام میگیرد؛ بعضی از کتابها، بعضی از نوشتهها، بعضی از کارها را تا جایی که فرصت هست، من مشاهده میکنم. خب، این راجع به این مسائل.
ما امروز در گیرودار یک مسئلهی اساسی و مهم در منطقه هستیم؛ همین مسائل مربوط به منطقهی غرب آسیا، مسائل لبنان، مسائل غزّه، مسائل کرانهی باختری، اینها قضایای تاریخساز است؛ هر کدام از این حوادث میتواند منشأ یک جریان و یک حرکت تاریخی به یک سمتی بشود. اگر امثال شهید سنوار(۱۴) پیدا نمیشدند که تا لحظهی آخر بجنگند، سرنوشت منطقه یک جور بود، حالا که پیدا شدند، یک جور دیگر است؛ اگر بزرگانی مثل شهید سیّدحسن نصرالله پیدا نمیشدند که جهاد و عقل و شجاعت و فداکاری و ازخودگذشتگی را با هم مخلوط کنند و به میدان بیاورند، حرکت یک جور بود، حالا که پیدا شدند، حرکت یک جور دیگر است؛ اینها خیلی مهم است.
در این چیزی که تا امروز واقع شده، یک شکست بزرگی به وجود آمده؛ نه فقط برای رژیم صهیونیستی، [بلکه] برای تمدّن غرب، برای فرهنگ غرب، برای ادّعاهای غرب؛ اینها یک شکست بزرگی خوردند. رژیم صهیونیستی شکست خورد، به خاطر اینکه فکر میکرد میتواند بهآسانی گروههای مبارز را، مقاومت را منحل کند، نابود کند، امروز میبیند که پنجاه و چند هزار انسان بیدفاع و غیر نظامی را به شهادت رسانده، چند نفر از سران برجستهی مقاومت را به شهادت رسانده امّا در جبههی مقاومت آب از آب تکان نخورده؛ جبههی مقاومت با همان قدرت، با همان عزم امروز دارد مبارزه میکند. این شکست نیست؟ این بزرگترین شکست است دیگر. اینهمه خرج کردند، اینهمه تلاش کردند، آمریکا با همهی توانش به کمکشان آمد، خیلی از اروپاییها همینجور، اینهمه هم جنایت کردند، اینهمه چهرهشان در دنیا سیاه و زشت و منفور شد که حتّی در خیابانهای آمریکا علیه اینها راهپیمایی کردند، در دانشگاههای آمریکا علیه اینها راهپیمایی کردند، در عین حال گروههای مقاومت همچنان هستند؛ حماس هست، جهاد هست، حزبالله هست، مردم و جوانهای مبارز کرانهی باختری هستند، بقیّهی جاهای دیگر هم که مشغول مبارزهاند که هستند. این شکست بزرگی است؛ این بزرگترین شکست است.
امّا فقط این نیست؛ از این شکست بزرگتر، شکست «فرهنگ غرب» است؛ غربیها نشان دادند که در این چندین سال یا چند قرن، که دم از حقوق انسان و حقوق بشر و مانند اینها میزنند، یکسره دروغ گفتند؛ [این جنگ] این را نشان داد، این را ثابت کرد؛ یعنی ده هزار کودک کشته شدند، شوخی است؟ کودک، مظهر معصومیّت است، مظهر لطافت است، نقطهی اساسیای است که عواطف انسان را برمیانگیزد؛ ده هزار [نفر] از این موجوداتِ معصوم را اسرائیل با بمب دو تُنی، با انواع و اقسام سلاح از بین برد، غربیها خم به ابرو نیاوردند. سیاستمداران غربی رسوا شدند، سیاست غرب رسوا شد، شکست خوردند؛ این شکست بزرگی است. دیگر کسی از «تمدّن غرب» حرف نزند! تمدّن غرب این است. این تمدّن غرب است که برایش اهمّیّت ندارد که پول را از مردم خودش با انواع و اقسام [راهها] بگیرد و بفرستد برای اینکه بچّههای کوچک و فرزندان معصوم کشته بشوند، خانوادهها نابود بشوند، ده هزار بچّه شهید بشوند، چندین هزار بچّه یتیم بشوند؛ این فرهنگ غرب است. دیگر حالا اگر کسی راجع به فرهنگ غرب اعتراض کرد، بیاعتباری آن را تصریح کرد، کسی نباید ملامتش بکند که آقا، شما [اینجور نگویید]؛ نه، فرهنگ غرب این است، تمدّن غرب این است، محصولِ این است. این بزرگترین شکستی است که برای غرب پیش آمد.
پشت رژیم صهیونیستی را یک جبههی شرارت پُر کرده؛ یک جبههی شرارت به پشتیبانی از رژیم صهیونیستی صفآرایی کرده، آن وقت جبههی مقاومت، در مقابل آن جبههی شرارت است. این جبههی مقاومت در مقابل آن جبههی شرارت ایستاده، و به توفیق الهی پیروزی هم مال جبههی مقاومت است.
والسّلام علیکم و رحمة الله
(۱ در ابتدای این دیدار، حجّتالاسلام والمسلمین لطفالله دژکام (امامجمعهی شیراز و رئیس شورای سیاستگذاری کنگره) و سرتیپ یدالله بوعلی (فرمانده سپاه فجر استان فارس و دبیرکلّ کنگره) مطالبی بیان کردند.
(۲ سورهی بقره، بخشی از آیهی ۱۶۵؛ «… ولی کسانی که ایمان آوردهاند، به خدا محبّت بیشتری دارند. …»
(۳ سورهی مائده، بخشی از آیهی ۵۴؛ «… آنان را دوست میدارد و آنان [نیز] او را دوست دارند. …»
(۴ سورهی نساء، بخشی از آیهی ۷۴؛ «پس، باید در راه خدا بجنگند …»
(۵ سورهی نساء، بخشی از آیهی ۷۶؛ «کسانی که ایمان آوردهاند، در راه خدا کارزار میکنند و کسانی که کافر شدهاند، در راه طاغوت میجنگند …»
(۶ سورهی فتح، بخشی از آیهی ۲۹؛ «… بر کافران، سختگیرند …»
(۷ سورهی فتح، بخشی از آیهی ۲۹؛ «… با همدیگر مهربانند …»
(۸ خانم معصومه کرباسی و همسرش آقای رضا عواضه (اهل لبنان)، بیستوهشتم مهرماه در حملهی پهپادی و شلیک موشک به خودروی آنها توسّط رژیم صهیونیستی در لبنان به شهادت رسیدند.
(۹ اشاره به غزل حافظ: «عشقت رسد به فریاد، ار خود به سان حافظ / قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت»
(۱۰ حافظ. غزلیّات؛ «صبحخیزی و سلامت طلبی چون حافظ / هرچه کردم همه از دولت قرآن کردم»
(۱۱ شهید عبّاس دوران (از خلبانان نیروی هوایی ارتش) که در مأموریت حمله به بغداد به شهادت رسید.
(۱۲ فرمانده سپاه فجر استان فارس
(۱۳ رضاقلی خان هدایت، تذکرهی ریاضالعارفین، روضهی دوّم در ذکر فضلا و محقّقین حکما، بخش ۵۶، صدر شیرازی
(۱۴ شهید یحییٰ سنوار (رئیس دفتر سیاسی حماس) در بیستوششم مهر ۱۴۰۳ به دست سربازان رژیم صهیونیستی در غزه به شهادت رسید.
به گزارش معاونت گفتمانسازی مرکز تخصصی تمدن نوین اسلامی، حضرت امام خامنهای حفظهالله در دیداری که با جمعی از کارگزاران حجّ در تاریخ ۱۷/۰۲/۱۴۰۳ در مورد «حجّ برائتی» نکات بسیار مهمی را بیان کردند که به همین منظور گفتارهایی پیرامون این مسئله مهم توسط اساتید این مرکز که با بیانی شیوا و دلنشین ارائه گردیده است. این گفتارها در قالب متن و کلیپ آماده شده و تقدیم نگاه پرمهر شما می گردد. هشتمین گفتار متعلق است به جناب استاد محمد رضا سنگری مدرّس درس «فرهنگ و ادبیات ایرانی اسلامی» مرکز تخصصی تمدن نوین اسلامی که در ادامه میآید.
استاد سنگری گفت: ما در فرهنگ اسلامی برای تحقق تمدن نوین اسلامی از جهاد ناگزیر هستیم. جهادهای سه گانه همیشه در زیست انسان مؤمن وجود دارد. جهاد اکبر آماده سازی درونی برای مواجه شدن با دشواری ها و سختی های راه حق و پیشبرد اهداف الهی است که گاهی از آن به جهاد با نفس نیز یاد می شود. دومین جهاد؛ جهاد کبیر است که به بیان قرآن این جهاد ما را دعوت می کند به پیکار دائمی با منکرات که در راس همه منکرات در عصر ما آمریکای جنایتکار است. جهاد سوم؛ جهاد اصغر است که پس از اینکه ابتدا فرد مبارز با جهاد اکبر، خود را از درون آماده نموده و در جهاد کبیر نیز موقعیت و مشخصات دشمن را تبیین کرد، سپس با پشتوانه این دو مهم پای در میدان جنگ می نهد و آماده است تا هستی خود را در راه بقای حق فدا کند.
وی ادامه داد: در فرهنگ دینی ما تقایل حق و باطل همیشگی بوده و در همه لحظات زندگی حتی در خلوت ترین زمان ها، انسان دائم در این کشاکش و درگیری است. ما برای اینکه اهل حرب باشیم ابتدا باید اهل حلم باشیم؛ «إِنِّي سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَكُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَكُمْ وَ وَلِيٌّ لِمَنْ وَالاَكُمْ وَ عَدُوٌّ لِمَنْ عَادَاكُمْ» سلم یعنی همدلی و هموار کردن درون برای دوستان و همراهانی است که همپای ما در صحنه نبرد حاضر شده اند. در قران نیز خداوند متعال عزوجل جلاله می فرمایند:« وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ» یعنی بال های رحمت خود را نسبت به دوستان گشوده و با این رحمت و محبت که دارند وقتی به دشمنان می رسند، سرتاسر خشم و نفرت و برائت شده و بر او می تازند. برائت یعنی دوری جستن، فاصله گرفتن از دشمن و نبودن با آنچه که دشمن دارد. یعنی نه در قلمرو اندشه و نه در زیست و سلوک، ویژگی های دشمن را نداشته باشد و در مرحله بعد در تقابل با دشمن قرار بگیرد.
استاد مرکز تخصصی تمدن نوین اسلامی اظهار داشت: مصداق بارز اولین کسی که عَلَم حرب را در میدان برافراشت، حضرت ابراهیم علیه السلام بوده. چرا امام خامنه ای در آخرین بیانات خود در جمع کارگزاران حج از تعبیرات مشرب ابراهیی یا برائت ابراهیمی استفاده کردند ؟ برای درک بهتر این موضوع باید چند نکته را در این زمینه یادآور شد؛ نکته اول اینکه: حضرت ابراهیم هم در حوزه نظر و هم در حوزه عمل با شرک مقابله کرد. اقدام ایشان در بحث نظری با افرادی که ماه پرست و خورشید پرست بودند که در قرآن کریم هم ذکر شده ذیل همین مقوله تعریف می گردد. البته پیامبران پیشین نیز با شرک و بت پرستی مقابله کردند اما به این گستردگی نبوده است. در مورد معاد نیز حضرت ابراهیم با درخواست از خداوند متعال عزوجل جلاله مبنی بر مشاهده زنده شدن اموات، جزواولین پیامبرانی است که در قرآن به این موضوع می پردازد. نکته دوم این است که شروع لشکرکشی و جهاد میدانی با حضرت ابراهیم(ع) بوده است. در نتیجه اولین شهیدان میدان جنگ نیز از یاران ایشان بوده اند. نکته سوم، بت شکنی حضرت ابراهیم(ع) است که تفصیل آن در قرآن مجید ذکر شده است. و در پایان نیز حضرت ابراهیم نهایت اعتقاد به توحید را در رفتار خود هنگام انداخته شدن در آتش ابراز کرد به طوری که پاسخ منفی به همه ملائکه ای داد که برای یاری او آمده بودند و فرمود: من از محبوبم خداوند متعال کمک می گیرم. و نکته دیگر اینکه مقوله نسل حضرت خاتم الانبیاء صل الله علیه و آله و سلم، مقدمه اش را حضرت ابراهیم فراهم نمود. نکته بسیار مهم دیگر که خداوند متعال در قرآن بدان اشاره کرده؛ طاهر کنندگان خانه الهی از آلودگی ها حضرت ابراهیم و فرزندشان حضرت اسماعیل علیهماالسلام بوده اند که این آلودگی اعم از نجاسات،بت و آلودگی های معنوی بوده است. همانطور که می دانیم بنیانگذار خانه کعبه حضرت آدم بوده است اما رفعت بخشی به خانه مبارک به دستان حضرت ابراهیم صورت گرفت. معنای ظاهری رفعت این است که: دیوارهای خانه را بالا برد و از لحاظ فیزیکی مرمت نمود و به یک شکل زیبا و عظیم درآورد. اما معنای عمیق تر رفعت، معنوی است که به واسطه حضرت ابراهیم صورت گرفت و در قرآن نیز به همین سبب حضرت ابراهیم را اسوه معرفی می کند «قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ».
استاد سنگری ادامه داد: حج ابراهیمی، حج برائت است از شرک، ظلم، بی عدالتی و انسان کشی. همانطور که این جنایت ها را ما امروز در غزه مشاهده می کنیم. اگر ما از اینگونه رفتارهای وحشیانه مستکبرین جهان اولا اعلام برائت کنیم و در مرحله بعد مقابله کنیم؛ این اقتدای عملی ما به سیره عملی حضرت ابراهیم است و معنای دقیق برائت. قابل ذکر می باشد که؛ ما یک برائت تاریخی نیز داریم که توسط حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام واقع شد که خداوند متعال در سوره توبه بدان اشاره می کنند: «.بَرَاءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى الَّذِينَ عَاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿۱﴾ فَسِيحُوا فِي الْأَرْضِ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِي اللَّهِ وَأَنَّ اللَّهَ مُخْزِي الْكَافِرِينَ ﴿۲﴾ وَأَذَانٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَرِيءٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَرَسُولُهُ فَإِنْ تُبْتُمْ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِي اللَّهِ وَبَشِّرِ الَّذِينَ كَفَرُوا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿۳﴾، خداوند متعال به پیامبرش امر می کند که در حج الله اکبر که منظور روز عید قربان هست، از مشرکین اعلام برائت کن چون قرار است کافران درهم شکسته شده و خوار و زلیل گردند. این اتفاق در سال 9 هجری قمری رخ داد. حال سوال این است که چرا برائت از مشرکین باید در حج اتفاق بیفتد؟
وی در پاسخ به دلایل رخ دادن برائت از مشرکین در حج چند دلیل را به شرح زیر بیان داشتند: دلیل اول این است که حج یک فرصت استثنایی است چون در این ایام بسیاری از مسلمانان با لباس مشترک و رها از همه مرزبندی های موجود دور هم جمع می شوند. دوم اینکه در حج مسلمانان از سراسر دنیا هستند، آسیا،آفریقا، اروپا؛ گویی جهان نمایندگانش را به حج فرستاده است. سومین دلیل این است که: حج فرصت بازتاب وسیعی دارد، اگر فکرکنیم هریک از این افرادی که در حج حضور دارند یک سفیر هستند، در واقع تمام جهان از پیام حج خبردار می شوند. دلیل بعدی این است که روح برائت از مشرکین در حج، سلوک ابراهیمی است و حضرت ابراهیم نیز اسوه مقابله با شرک و بت پرستی بود. در واقع می توان بیان کرد؛ برائت از مشرکین در موسم حج، سلوکی است که دربردارنده عزم علوی و شجاعت ابراهیمی است.
استاد سنگری در پایان خاطرنشان کرد: ترسیم چهره دشمن بدون بهره گیری از هنر میسّر نمی شود. برائت را فقط در فریادها شعارها نباید دید، برائت باید در تمام سطوح و با بهره گیری از تمام ظرفیت ها، امکانات و داشته ها صورت گیرد. تبلیغ یکی از مواردی است که باید در مورد حج برائتی به صورت هنرمندانه صورت گیرد چون تبلیغ اگر با پشتوانه هنر نباشد نه ماناست، نه زایا و نه رسا. باید در نظر داشت که هنرمندان باید چند بعد دشمن را به جهانیان نشان دهند؛ اول قساوت و بی رحمی دشمن. دوم به عهدشکنی دشمن چون دشمنان اسلام همیشه نشان داده اند که به هیچ عهدی پایبند نیستند. و بعد بسیار مهم دیگر که باید بدان پرداخته شود همانطور که خداوند متعال در قرآن فرمود: «مَثَلُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِيَاءَ كَمَثَلِ الْعَنْكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيْتًا وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنْكَبُوتِ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ»، این است که ضعف و زبونی دشمن را به صورت ویژه بدان بپردازیم و پس از آن امید دادن به فرج و گشایش.
به گزارش معاونت گفتمانسازی مرکز تخصصی تمدن نوین اسلامی، حضرت امام خامنهای حفظهالله در دیداری که با جمعی از کارگزاران حجّ در تاریخ ۱۷/۰۲/۱۴۰۳ در مورد «حجّ برائتی» نکات بسیار مهمی را بیان کردند که به همین منظور گفتارهایی پیرامون این مسئله مهم توسط اساتید این مرکز که با بیانی شیوا و دلنشین ارائه گردیده است. این گفتارها در قالب متن و کلیپ آماده شده و تقدیم نگاه پرمهر شما می گردد. هفتمین گفتار متعلق است به جناب استاد حسینعلی زمانی استاد درس «مدیریت تحول» مرکز تخصصی تمدن نوین اسلامی که در ادامه میآید.
استاد زمانی در ابتدای سخن با اشاره به اینکه امام خامنه ای حفظه الله، حج امسال را «حج برائتی» نامگذاری کردند، بیان داشت: امام خمینی(ره) پس از انقلاب شکوهمند اسلامی در سال 1357، برخی از مفاهیم اسلامی که مورد غفلت مسلمین قرار گرفته بود را احیاء کرد. یکی از این مفاهیم «حجّ برائتی» بود که جزو ارکان اصلی اعمال حج می باشد. حضرت امام هرساله در پیام هایی که برای مراسم حج صادر می کردند، نکات بسیار ارزشمندی را این مورد بیان می کردند.
وی ادامه داد: اینکه حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام توسط حضرت خاتم الانبیا صلی الله علیه و آله وسلم مامور گشت تا آیات سوره برائت را در میان حجّاج تلاوت کنند، خود نشان از این می باشد که ایام حج بهترین زمان برای برائت از مشرکین و دشمنان اسلام است. در بیانات امامین انقلاب، حج یک عباد ذوالاطراف معرفی شده که مجموعه عبادات مطرح شده در اسلام را در خود جای داده است و می توان حج را به عنوان یک امت کوچک شده از اسلام مطرح کرد.
استاد مرکز تخصصی تمدن نوین اسلامی، ضمن اشاره به حوادت اخیر غزه، اظهار داشت: مقاومت مردم مظلوم غزه، استکبار وادار به کنار زدن نفاق خود کرد کنار گذاشته و به صورت علنی از کشتار سگ هار منطقه اسرائیل حمایت می کنند و با بی شرمی تمام برای توجیه رفتار وحشیانه خود در غزه استناد به کشتارهای گذشته خود می کنند و از جهانیان انتظار دارند همانگونه که در مورد جنایت های گذشته اسرائیل سکوت کنند این بار نیز سکوت کرده و دست از اعتراض بردارند.
این استاد مدیریت تحول اظهار داشت: بیداری جهانی که به ویژه در میان قشر دانشجو و نخبگان غربی اتفاق افتاده، یک پدیده کم نظیر است که روز به روز نیز گسترش می یابد. البته در گذشته شبیه این در مورد جنگ ویتنام رخ داده بود ولی به علت محدود بود امکانات رسانه ای نتوانست به خوبی در جهان انعکاس پیدا کند. موضوعی که هم اکنون برای اذهان عمومی جهان روشن گردید، استانداردهای دوگانه کشورهای غربی بود که در قبال جنایت های اسرائیل داشتند.
وی در پایان خاطرنشان کرد: اینکه جنگ ها و نیروکشی های کشور های غربی به منطقه غرب آسیا که باعث ریخته شدن خون میلیون ها مسلمان بی گناه شده و در طول این سال ها کشورهای بسیاری را ویران کرده؛ تنها یک جنگ مذهبی بدانیم خیلی ساده انگارانه است. در اصل فرهنگ لیبرالیستی و اومانیستی غرب است که دین را برای خود یک نقاب قرار داده تا به وسیله آن جنایت های خود را توجیه کند.
به گزارش معاونت گفتمانسازی مرکز تخصصی تمدن نوین اسلامی، حضرت امام خامنهای حفظهالله در دیداری که با جمعی از کارگزاران حجّ در تاریخ ۱۷/۰۲/۱۴۰۳ در مورد «حجّ برائتی» نکات بسیار مهمی را بیان کردند که به همین منظور گفتارهایی پیرامون این مسئله مهم توسط اساتید این مرکز که با بیانی شیوا و دلنشین ارائه گردیده است. این گفتارها در قالب متن و کلیپ آماده شده و تقدیم نگاه پرمهر شما می گردد. ششمین گفتار متعلق است به حجت الاسلام والمسلمین رمضانی استاد درس «فقه انقلاب اسلامی» مرکز تخصصی تمدن نوین اسلامی که در ادامه میآید.
حجت الاسلام رمضانی در مورد اینکه چرا حج را حج برائت نامیده اند، توضیح دادند: حج دو جنبه دارد؛ یک جنبه فردی و یک جنبه اجتماعی. نسبت به قسم اول آیات و روایات زیادی هستند که بندگان را تشویق به این عمل می کنند. و با توجه به این تاکیداتی که در آیات و روایات هست به این نتیجه می رسیم که؛ حج یک جنبه شخصی معنوی دارد و آن هم «ذکرالله» است.
وی در مورد جنبه اجتماعی حج بیان داشت: فواید اجتماعی حج جنبه دیگری است که جزو اسرار و علت های تشریع حج می باشد. «امت واحده» شدن مسلمین در برابر دشمنان از جمله فوائد بسیار مهم جنبه اجتماعی حج است که به این امر بسیار سفارش شده است. لازمه رسیدن به امت واحده داشتن «تولی و تبری» است. تولی ما با مشترکاتمان می باشد؛ خدای واحد، قلبه واحد، قرآن واحد، نبی واحد؛ اینها مشترکاتیست که می تواند همه ما مسلمانان را حول یک محور واحد گرد هم آورد.
استاد رمضانی در این قسمت از سخنان خود به تشریح تبری پرداخته و اظهار داشتند: زمانی مسلمانان می توانند حول خوبی جمع شوند که مقدمتا بدی ها و آلودگی ها را از بین ببرند و این امر با «تبرّی» اتفاق می دهد. فلذا حج ابراهیمی را حج برائتی را ذکر می کنند. آلودگی های نفسانی در جنبه اول که از آن به ذکر الله یاد کردیم و امری فردی است باید با توبه انابه و استغفار از صفحه دل پاک گردند. اما آلودگی های اجتماعی وسیاسی همانگونه که از اسمش پیدا یک امر فردی نبوده و باید به صورت جمعی از جامعه مسلمین رخت بربندد و چه جایی بهتر از سرزمین وحی و چه زمانی بهتر از موسم حج. در حج برائتی است که همه مسلمانان باید در سنگر حق جمع شده و در مقابله جبهه باطل که در عصر ما مصداق آن آمریکا، اسرائیل و برخی کشورهای غربی هستند، هم صدا و هم فکر ایستادگی کنند.
استاد مرکز تخصصی تمدن نوین اسلامی در پایان ضمن یادآوری اقدامات حضرت ابراهیم علیه السلام در مقابله با مشرکین، خاطرنشان کرد: حضرت باری تعالی جل جلاله در قرآن کریم در مورد حضرت ابراهیم می فرماید: «قَدْ کانَتْ لَکمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فی إِبْراهیمَ وَ الَّذینَ مَعَهُ إِذْ قالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآؤُا مِنْکمْ وَ مِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ کفَرْنا بِکمْ وَ بَدا بَینَنا وَ بَینَکمُ الْعَداوَةُ وَ الْبَغْضاءُ أَبَداً حَتَّى تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَه». به حضرت ابراهیم که خلیل الله بود دستور داده شد که از مشرکین برائت بجوید و حضرت هم اینگونه عمل کردند و به همین جهت است که حج ابراهیمی را «حج برائت» می نامند. حضرت خاتم الانبیاء و المرسلین صلی الله و علیه و آله نیز پس از فتح مکه، پیام برائت از مشرکین را توسط وجود مبارک حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام ابلاغ و اعلام عمومی نمودند. به جرأت می توان بیان کرد؛اسرار و شگفتی های زیادی در این جنبه اجتماعی حج نهفته است که اگر مسلمانان به آن ملزم می شدند و به نحو احسن انجام می دادند، الان با صحنه هایی مثل فجایع خونین غزه مواجه نبودیم.
رهبر معظم انقلاب اسلامی ظهر امروز در دیدار صمیمانه با جمعی از جوانان مدالآور در المپیادهای دانشآموزی و دانشجوییِ داخلی و جهانی، جوانان نخبه را مایه «امیدواری فراوان، عمیق و حقیقی» خواندند و گفتند: کشور به یک خیزش علمی نیاز دارد و نخبگان جوان عامل اصلی تأمین این نیاز ملی هستند.
حضرت آیتالله خامنهای، دیدار با جوانان برجسته و آماده به کار را شادیآور و خرسندکننده دانستند و افزودند: برخلاف برخی مسئولان دهههای اخیر، به جوانان و انگیزه جوانی اعتقاد کامل دارم و شما را ثروت عظیمی میدانم که ارزش آن بسیار بیشتر از مدالهای افتخارآفرین شماست.
ایشان، توانایی تغییر در کشور و حتی در تاریخ و ایجاد فضایی صد در صد مطلوب را ظرفیت بسیار مهم نخبگان جوان برشمردند و افزودند: عامل انسانی نه به معنای سیاسیون و حکّام بلکه به معنای عوامل فکری-اخلاقی و معنوی در برهههایی از تاریخ، ایران را به شکوه و عظمت مثالزدنی رسانده است.
رهبر انقلاب با اشاره به دوران حدوداً ۲۰۰ ساله تسلط سیاست انگلیسی و بعد آمریکایی بر کشورمان گفتند: در آن دوران فرهنگ و رشد علمی ما نابود شد و از لحاظ سیاسی، ایران را در مراحل پست نگه داشتند؛ اما انقلاب با تکیه بر نیروی انسانی عمدتاً جوان، آن بساط را بر هم زد و در زمینههای مختلف سیاسی، علمی، فناوری، اخلاق اجتماعی و عرصههای دیگر جهش ایجاد کرد.
ایشان نخبگان جوان را به همفکری و همکاری برای پیدا کردن راهحل مسائل و مشکلات مختلف فراخواندند و افزودند: مدالآوری یا رتبه بالای کنکور فقط آغاز جریان نخبگی است و باید با خلاقیت فکری و عملی در زمینههای علمی و فناوری و گسترش اخلاقیات، مسیر نخبگی را ادامه داد و به پیش رفت که البته دستگاههای ذیربط هم در این زمینه وظایفی بر عهده دارند و باید در این زمینه نهادسازی و جریانسازی شود.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به شکلگیری یک حرکت پربار علمی در دهه ۸۰ و سرعتگیری پیشرفت علمی کشور گفتند: در سالهای آخر دهه ۹۰ این حرکت قدری افت پیدا کرد البته این افت در دو سه سال اخیر قدری جبران شده اما ناکافی است و در شرایط کنونی ما احتیاج به یک خیزش علمی داریم تا به خط مقدم علم جهانی برسیم که با تلاش نخبگان جوان و آمادهسازی محیط عمومی، این مسئله امکانپذیر خواهد شد.
رهبر انقلاب، استقلال سیاسی کشور را واقعیتی محسوس خواندند و گفتند: جمهوری اسلامی درباره مسائل مهم جهان، جایگاه، منطق و حرفهای شنیدنی دارد که حتی مخالفان ما روی آن حساب میکنند.
ایشان تأکید کردند: این استقلال سیاسی نباید خدشهدار شود و هر دولتی سر کار میآید باید آن را حفظ کند.
حضرت آیتالله خامنهای همچنین در پاسخ به سوال یکی از نخبگان جوان درباره انتخابات گفتند: در انتخاباتِ بسیار مهمِ پیشرو، در درجه اول افزایش مشارکت مهم است؛ بنابراین لازمست در محیطهای کاری دانشجویی و خانوادگی، در این زمینه هر چه ممکن است تلاش کرد.
رهبر انقلاب در تبیین معیارهای انتخاب نیز گفتند: برای انتخاب خوب، ببینید چه کسی به ملاکهای انقلاب نزدیکتر است و توانایی کار در جهت این ملاکها را دارد.
در پایان این دیدار، مدالآوران المپیادها، مدالهای خود را به رهبر انقلاب اهدا کردند. حضرت آیتالله خامنهای با تشکر از این اقدام گفتند: مدالها را از شما فرزندانم قبول میکنم اما معتقدم باید نزد خودتان باشد؛ بنابراین مدالها را که مایه سرافرازی است به شما بازمیگردانم.
ایشان همچنین از وزیر علوم و معاون علمی ریاست جمهوری بابت زحمات در عرصه نخبگان جوان تشکر کردند.
در این دیدار ۸ نفر از مدالآوران المپیادهای مختلف دانشآموزی و دانشجویی دیدگاههای خود را درباره مسائل مختلف عرصه نخبگانی بیان کردند که رهبر انقلاب مسئولان ذیربط را به بررسی این مطالب خوب توجیه موکد کردند.
قبل از این دیدار، نخبگان جوان نماز ظهر را به امامت رهبر معظم انقلاب اقامه کردند.
و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی خیر البریّة سیّدنا محمّدٍ المصطفی و آله الطّیّبین و صحبه المنتجبین و من تبعهم باحسان الی یوم الدّین.آهنگ دلنواز ابراهیمی که به فرمان خدا، همهی انسانها را در همهی دورانها، در موسم حج به کعبه فرامیخوانَد، امسال نیز دلهای جمعی از مسلمانان را از سراسر جهان، مجذوب این پایگاه توحید و وحدت کرده، و این انبوهِ پُرشکوه و متنوّع مردمی را پدید آورده، و گسترهی انسانی و قوّتِ عامل معنوی اسلام را به رُخ خویش و بیگانه کشیده است.
اجتماع عظیم و مناسک پیچیدهی حج، هر گاه با چشم تدبّر دیده شود، برای مسلمان، قوّت قلب و سرچشمهی اطمینان است، و برای دشمن و بدخواه، هراسانگیز و پُرهیبت.
جای تعجّب نیست اگر دشمنان و بدخواهان امّت اسلامی، این هر دو جانبِ فریضهی حج را آماج تخریب و تردید سازند؛ چه با برجستهسازی مغایرتهای مذهبی و سیاسی، و چه با فروکاستن از جنبههای قدسی و معنوی.
قرآن، حج را مظهر عبودیّت و ذکر و خشوع، مظهر کرامت یکسان انسانها، مظهر سامانیابی زندگی مادّی و معنوی بشر، مظهر برکت و هدایت، مظهر آرامش اخلاقی و سازش عملی میان برادران، و مظهر بیزاری و جبههگیری مقتدرانه در برابر دشمنان معرّفی میکند.
تدبّر در آیات مربوط به حج و تأمّل در اعمال و مناسک این فریضهی بیمثال، اینها و راز و رمزهایی از قبیل اینها را در ترکیب پیچیدهی حج به ما نشان میدهد.
شما برادر و خواهر حجگزار، اکنون در عرصهی تمرین این حقایق و معارف پُرفروغ قرار دارید. اندیشه و عمل خود را به آن نزدیک و نزدیکتر کنید، و هویّت بازیافته و آمیخته با این مفاهیم متعالی را به خانه برگردانید. این همان سوغات ارزشمند و حقیقی سفر حجّ شما است.
امسال مسئلهی برائت برجستهتر از گذشته است. فجایع غزّه که در تاریخ معاصر ما بینظیر است، و گستاخی رژیم بیرحم و مظهر قساوت و شقاوت و البتّه رو به زوالِ صهیونی، جای هیچگونه ملاحظه و مماشات برای هر فرد و حزب و دولت و فرقهی مسلمان باقی نگذاشته است. برائت امسال باید فراتر از موسم و میقات حج، در کشورها و شهرهای مسلماننشین در همهجای جهان ادامه یابد، و فراتر از حجگزاران، به آحاد مردم تسرّی یابد.
این برائت از رژیم صهیونیست و حامیانش بخصوص دولت ایالات متّحدهی آمریکا باید در قول و عمل ملّتها و دولتها خود را نشان دهد و عرصه را بر جلّادان تنگ کند.
مقاومت پولادین فلسطین، و مردم صبور و مظلوم غزّه که شُکوه صبر و مقاومتشان، جهان را به تحسین و تکریم واداشته است، باید از همهجهت پشتیبانی شوند.
از خداوند برای آنان پیروزی کامل و سریع خواستارم، و برای شما حجّاج محترم، حجّ مقبول مسئلت میکنم. دعای مستجاب حضرت بقیّةالله (روحی فداه) پشتیبان شما باد.
والسّلامعلیکمورحمةالله
سیّدعلی خامنهای
۴ ذیالحجّة ۱۴۴۵
۲۲ خرداد ۱۴۰۳
به گزارش معاونت گفتمانسازی مرکز تخصصی تمدن نوین اسلامی، حضرت امام خامنهای حفظهالله در دیداری که با جمعی از کارگزاران حجّ در تاریخ ۱۷/۰۲/۱۴۰۳ در مورد «حجّ برائتی» نکات بسیار مهمی را بیان کردند که به همین منظور گفتارهایی پیرامون این مسئله مهم توسط اساتید این مرکز که با بیانی شیوا و دلنشین ارائه گردیده است. این گفتارها در قالب متن و کلیپ آماده شده و تقدیم نگاه پرمهر شما می گردد. پنجمین گفتار متعلق است به حجت الاسلام والمسلمین میرزاده مسئول معونت تربیت و تعلیم مرکز تخصصی تمدن نوین اسلامی که در ادامه میآید.
حجت الاسلام والمسلمین میرزاده در ابتدای سخنانشان با اشاره به سخنرانی امام خامنه ای حفظه الله در در جمع برخی از دست اندرکاران حج، بیان داشت: یکی از اعمال واجبی که حجّاج باید همه ساله آن را در ایام حجّ انجام دهند، رمی جمرات است که برائت در ذات آن نهفته است.
وی ادامه داد: یکی از آخرین اعمالی که حضرت امام حسین علیه السلام قبل واقعه کربلا داشتند حجّ بیت الله الحرام بود که هرچند در ظاهر نیمه تمام بود، اما در اصل ظهور کامل برائت حضرت از طاغوت زمان خود بود و این عَلَم برائت از مشرکین و طاغوت در حجّ توسط ایشان در موسم حج برافراشته شد.
مسئول معاونت تربیت و تعلیم مرکز تخصصی تمدن نوین اسلامی، اظهار داشت: به گواه آیات شریف قرآن کریم، تمامی اعمال و مناسک حجّ ذکر خداوند متعال است و از میان این اذکار مهمترینشان، «برائت از مشرکین» می باشد. همانطور که در ذکر شریف « لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ» رسیدن به «إِلَّا اللَّهُ» ابتدا باید اله های غیر از خداوند متعال را نفی کنیم، در حجّ نیز مقدمه رسیدن به خداوند متعال برائت از شیاطین و طواغیت عالم است.
وی در پایان خاطرنشان کرد: هر عملی یک وقت مناسب به خود را دارد که اگر خارج از وقتش انجام دهیم ممکن از به نتیجه مناب نرسیم. در موضوع حج برائتی نیز با توجه به حمله وحشیانه رژیم صهیونیستی به غزه و بیداری جهانی که حول غزه به وجود آمده امام خامنه ای حفظه الله فرمودند: «امسال حج برائت است باالخصوص». نکته ای که در مورد این پیام باید مورد توجه قرار گیرد این است که؛ حج برائتی تنها دست اندرکاران حجّ را مورد خطاب قرار نمی دهد، بلکه همه حجّاجی که راهی سرزمین وحی هستند شمال این خطاب می شوند و از همان قدم اولی که از منزل برمی دارند، می بایست حجّ برائتی را محور همه اعمال خود قرار دهند.
به گزارش معاونت گفتمانسازی مرکز تخصصی تمدن نوین اسلامی، حضرت امام خامنهای حفظهالله در دیداری که با جمعی از کارگزاران حجّ در تاریخ ۱۷/۰۲/۱۴۰۳ در مورد «حجّ برائتی» نکات بسیار مهمی را بیان کردند که به همین منظور گفتارهایی پیرامون این مسئله مهم توسط اساتید این مرکز که با بیانی شیوا و دلنشین ارائه گردیده است. این گفتارها در قالب متن و کلیپ آماده شده و تقدیم نگاه پرمهر شما می گردد. چهارمین گفتار متعلق است به حجت الاسلام والمسلمین مددی استاد درس «فقه انقلاب اسلامی» مرکز تخصصی تمدن نوین اسلامی که در ادامه میآید.
حجت الاسلام مددی بیان داشت: حضرت امام خامنه ای حفظه الله در تاریخ 17-02-1403 در جمع برخی از دست اندرکاران حج سخنرانی داشتند که با توجه به حوادث منطقه، نکات بسیار مهمی را در این جلسه بیان فرمودند. یکی از نکاتی که در سیره امامین انقلاب قابل توجه هست، پیام هایی هستند که به مناسبت حجّ هرساله صادر می کردند. وجه مشترک تمامی این پیام ها نیز مقوله«برائت از مشرکین» است.
استاد مرکز تخصصی تمدن نوین اسلامی ضمن مهم برشمردن حقیقت توحید در دین اسلام، اظهار داشت: در مبانی دین مبین اسلام، حقیقت توحید، محوری ترین حقیقت است که توجه به آن، ما را متوجه نفی طاغوت می کند. معنای دقیق این حرف این است که؛ مسلمانان اگر می خواهند توحید در تمام عرصه های اجتماعی و فردی محقق شود، مقدمه آن نفی طاغوت است. در یک جمله می توان گفت: «اسلام ناب، بدون نفی طواغیت عالم، قابلیت تحقق ندارد».
وی در بخش دیگر از صحبتهای خود در توضیح آیه شریفه «قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآءُ مِنْكُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ كَفَرْنَا بِكُمْ وَبَدَا بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغْضَاءُ أَبَدًا حَتَّى تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ إِلَّا قَوْلَ إِبْرَاهِيمَ لِأَبِيهِ لَأَسْتَغْفِرَنَّ لَكَ وَمَا أَمْلِكُ لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ رَبَّنَا عَلَيْكَ تَوَكَّلْنَا وَإِلَيْكَ أَنَبْنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ»، گفت: امام خامنه ای با توجه به حوادثی که در این ایام در غزه در حال رخ دادن است در سخنرانی خود، تاکید کردند که امسال باید بیش از سال های گذسته به مقوله برائت در حج توجه کرد. ایشان آیات بسیار مهمی را در این زمینه من جمله آیه 4 سوره ممتحنه را مورد اشاره قرار دادند. حضرت ابراهیم(ع) که خداوند متعال در این آیه ایشان را اسوه قرار داده، با آن روح لطیف و مهربانی که داشتند اما در مقابله با طواغیت به شدت و حدّت عمل می کند. از این رفتار حضرت ابراهیم که خداوند متعال در این آیه ذکر فرموده اند، می توان این برداشت را کرد که در مسئله برائت از مشرکین و نفی طواغیت عالم، جای هیچ گونه تساهل وتسامح نیست.
استاد مددی خاطرنشان کرد: حجّی که ابراهیمی است، حجّی که برای ذکر خداوند متعال است؛ توجه اصلی آن «به زدودن سلطه گری مستکبرین عالم بر مؤمنین است». در عصر ما که طواغیت با این شدت و بی رحمی به مسلمانان مظلوم غزه یورش برده و زن کودک بی گناه را قتل عام می کنند، یقینا توجه به مسئله «برائت از مشرکین» در حجّ امسال اهمیت بیشتری پیدا می کند. از این حضور گسترده از طیف های مختلف مسلمانان در این مراسم باشکوه حضور دارند باید نهایت استفاده را برد و این بعد برائتی حجّ را گسترده تر و فراگیرتر کرد.
وی در پایان با اشاره به بیداری جهانی که حول محور غزه در کل دنیا به وجود آمده بیان کرد: همانطور که همه مشاهده می کنیم یک بیداری عظیم جهانی حول محور غزه به وجود آمده و در قلب برخی کشورهای استعماری مثل آمریکا و انگلیس، شعارهای انقلاب اسلامی به آسمان بلند می شود. این رخداد پیام بسیار مهمی را به ما می دهد مبنی بر اینکه؛ اگر ما در حجّ فریاد مظلومیت مردم غزه و ظلم طواغیت را با صدایی رسا به گوش جهانیان برسانیم، اولااین جنایتکاران بهتر شناخته شده و ثانیا زمینه را برای برچیدن نظام سلطه فراهم می کند. ما باید قدر این نعمت بیداری را که حضرت امام خمینی(ره) 40 سال پیش وعده آن را داده بود، توجه بیشتر کنیم چون به ثمر نشستن این بیداری، مسیر تحقق تمدن نوین اسلامی که منتهی می شود به ظهور منجی عالم بشریت، را هموار می کند.