برچسب: جبهه مقاومت

رویش ناگزیر علیه بمب‌های ۲ هزار پوندی

روزنگاری KHAMENEI.IR از حال و هوای روزهای تشییع شهیدان سیدحسن نصرالله و سیدهاشم صفی‌الدین در بیروت

با سه عکاسی که هر کدام نیم میلیارد تومان تجهیزات آویزان‌شان است خودمان را جا می‌دهیم توی ماشین. تا به مقتل سید برسیم یک ساعتی طول کشیده. فقط برای عکاسی از مقتل سید مجوز داریم. جز این باشد هر آن ممکن است یکی از راه برسد و بازداشت و تخته‌قاپومان کند و بعد هم تماسی تلفنی و سر رسیدن ویراژگونه یک نفر موتورسوار از دل جمعیت و تحویل دادن‌مان به او که از نیروهای حزب‌الله باشد. بعد هم چک شدن از سمت برادر حزب‌اللهی و در نهایت هم آزادی و آرزوی توفیق برای ما و توصیه موکد که سر جدتان فقط در محدوده‌ای که برایتان مجوز صادر شده فعالیت داشته باشید. بیروت بهشت جاسوسان است و از همین جهت هم همه جا تحت تدابیر امنیتی است. این بنده خداها از بچگی با این پیش‌فرض مسلم بزرگ می‌شوند که همیشه دور و برشان پر از جاسوس است و لاجرم باید حواسی شش دانگ داشته باشند.

جدای از اینها بیروت به طور اعم و ضاحیه که محل سکونت شیعیان و عقبه نیروی انسانی و سرمایه اجتماعی حزب‌الله است به طور اخص یک ناحیه به شدت متراکم است. این تراکم را باید در کوچه و خیابانهای تنگاتنگ ضاحیه هم ضرب کرد تا مشخص شود ضاحیه این روزها مشغول تجربه چه پدیده‌ای است. مقتل و محل بمباران سید را فقط باید از نزدیک دید تا حیرت به جانت بنشیند که یک آدم مگر با دم و دستگاه اشقیای عالم باید چه کرده باشد که برای حذفش این‌‌چنین فضای سوپرمتراکم این منطقه با این حجم بلوک‌های ساختمانی ده پانزده طبقه در میان کوچه‌های شش هفت متری را شخم بزنند و مساحتی را به اندازه یک زمین فوتبال تا عمق دو طبقه پایین بیاورند تا شاید موفق شوند همان یک نفر را حذف کنند… نشانه‌ای از میزان کُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً که چقدر پنجه در پنجه اشقیا انداخته‌ای!

دو منطقه با فاصله تقریبی ۱۵۰ تا ۲۰۰ متری یکجا زیر و رو شده. انگار که یک یا دو زمین فوتبال را برای احداث یک مجموعه ساختمانی به اندازه دو سه طبقه خاکبرداری کرده و پایین رفته باشند. صد البته که این خاکبرداری نه حاصل برداشتن خاک که حاصل زیر و رو شدن مجموعه تشکیلات و دفاتر مقاومت است که زیر زمین احداث شده بوده و برای ترور سید با حدو۴۰ تا ۴۵ بمبِ دو هزار پوندی(تقریبا ۹۰۰ کیلوگرمی) هدف قرار گرفته. نشانه‌ای از میزان کینه و نفرتی که اشقیا از سید داشته‌اند. آن حجم بمب و تسلیحات روانه شد برای حذف یک نفری که حالا به جایش هزاران نفر در همین مکانی که هر آن امکان هدف قرار دانش  است دارند نامش را می‌برند و یادش می‌کنند.

* مقاومتی از ۷۲ ملت
خود لبنانی‌ها و بچه‌های مقاومت که بماند؛ گروه‌های متعددی که از ایران و یمن و سایر کشورهای اسلامی و حتی اروپایی و افریقایی خودشان را به قلب ضاحیه رسانده‌اند تا نماد صدای سید باشند از همین مکانی که محل اصابت بمب‌های ۲ هزار پوندی است. المنار درون یکی از ساختمان‌های ویران شده مجاور بساط استودیوی محیطی و پخش زنده را علم کرده و مجری و کارشناسش دارند از متن میدان وقایع را تشریح و تفصیل می‌کنند. ملت و زن و مرد هم به قاعده جریان آب که همیشه راهش را پیدا می‌کند از لابلای کوه بتون و میل‌گرد و خاک و سنگ و آجر هم نقبی زده‌اند به پایین و بالای سر نقطه‌ محل کشف پیکر سید و محل بیرون کشیدنش از زیر آوار جمع شده‌اند. بعضی گل و شمع روشن کرده‌اند و بعضی سینه می‌زنند و بعضی هم ترجیح داده‌اند توی عالم خودشان باشند.

برادران یمنی انصارالله که از راه می‌رسند فضا حماسی‌تر می‌شود و خطابه غرّایی ایراد می‌کنند علیه استکبار و علیه صهیونیسم و آرزوی نصر برای اسلام و امت اسلامی. دیوارنوشته‌های مقتل نشان می‌دهد نیروهای مقاومت اسلامی عراق هم حضور دارند. جابه‌جا روی دیوارها عباراتی از قول حشد الشعبی نوشته شده که امضای «ابنای المهندس» پایشان خورده. ملت‌هایی که تا چند دهه قبل هر کدام زیر فشار دیکتاتورها و عوامل استعمار بودند حالا هر کدام قهرمانی دارند که شهید راه مبازره است. قهرمانی که ادامه مسیر مبارزه را به آن گره زده‌اند از عراق و ایران و گرفته تا همین لبنان. رهبران و مبارزانی از جنس و زبان و فرهنگ و ملیت خودشان و این مسیری بود که حضرت روح‌الله(ره) به روی ملت‌های آزاده جهان به طور اعم و ملت‌های غرب آسیا به‌طور اخص گشود.

باران می‌گیرد و ول می‌کند اما جمیعت در خیابان منتهی به محل مقتل سید کم نمی‌شود. غرفه‌هایی هم بر پا شده برای فروش محصولات و کالاهای فرهنگی مرتبط با فضا. عراقی‌ها هم از راه رسیده‌اند و در ابتدای خیابان موکب برپا کرده‌اند و از جمعیتی که به محل مقتل آمده‌اند با چای داغ پذیرایی می‌کنند. فرهنگ موکب زدن در آیین‌هایی شیعی خودش را از راهپیمایی اربعین در عراق تکثیر کرده و حالا به وضوع و غلظت رد پای این آمیزش فرهنگی را می‌شود هم در ایران هم در لبنان دید. به جز خیابان منتهی به مقتل سید، موکب در بخش‌های دیگری از پایتخت لبنان چه خیابان‌های مناطق شیعه‌نشین چه مسیر اصلی تشییع به وفور به چشم می‌خورد و دارد به بخش مهمی از مناسک و آیین‌های شیعی تبدیل می‌شود. هرچند هر جایی رنگ فرهنگ آن منطقه را دارد.

همین فرق مقاومت و امپریالیسم است. مقاومت روی تاریخ و جغرافیای اهالی خود قلم حذف نمی‌کند. مقاومت یک پدیده ایزوله و گلخانه‌ای نیست که بیرون از فضای گلخانه‌ای و در محیط واقعی پژمرده شود. مقاومت یک جریان پویای فرهنگی است. با جزیره‌ها و فرهنگ‌های همراه خود داد و ستد معنا دارد. سر ریز فرهنگش جاری می‌شود در دیگر گروه‌ها و هم‌اردوگاهی‌ها. در طول زمان و جغرافیا امتداد پیدا می‌کند. خود را در این داد و ستدها رشد می‌دهد و بازتولید می‌‌کند و از نسلی به نسل دیگر جریان می‌یابد ولو آنکه سرسلسله‌‌اش که حضرت ختمی مرتبت(ص) و حضرت سیدالشهدا(ع) باشند قرن‌هاست که حضور ظاهری ندارند و همین رمز حیات و زنده بودن اوست. تاریخ اثبات کرده که شمشیر و سواره‌نظام و بمب‌های ۲ هزار پوندی حریف رویش جوانه‌ها نیستند.

برچسب‌ها:, , , ,

پیروزی برای جبهه مقاومت است

بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)

و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّدو علی آله الطّیّبین الطّاهرین المعصومین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

خیلی خوش آمدید برادران عزیز، خواهران عزیز. خیلی متشکّرم از این بیانات کوتاه و موجز آقای امام‌جمعه‌ی محترم و این نوشته‌ی بسیار زیبا و کامل این سردار محترم.

یکی از امتیازات تمدّنی کشور عزیز ما که همیشه باید مورد توجّه قرار بگیرد، این است که توانسته دین را و حماسه را و هنر را با هم تلفیق کند. در بسیاری از نقاط دنیا، دین راه خودش را جدا میرود ــ اگر باشد ــ هنر کار خودش را میکند، حماسه هم آنجایی که وجود داشته باشد، برای خودش است. تلفیق این سه عنصر در ایران اسلامی یک پدیده‌ی جذّاب و جالبی است که مال امروز و دیروز هم نیست، از اصل اسلام گرفته شده. خود قرآن، هم «وَ الَّذینَ آمَنوا اَشَدُّ حُبًّا لِلَّه»(۲) دارد، «یُحِبُّهُم وَ یُحِبّونَه»(۳) دارد، هم «فَلیُقاتِل فی سَبیلِ اللَه»(۴) تا آخر دارد: اَلَّذینَ آمَنوا یُقاتِلونَ فی سَبیلِ اللَهِ وَ الَّذینَ کَفَروا یُقاتِلونَ فی سَبیلِ الطّاغوت،(۵) هم «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّار»(۶) دارد، هم «رُحَماءُ بَینَهُم»(۷) دارد؛ یعنی خود قرآن تلفیقی است از دین و آئین الهی، و حماسه‌های بزرگ، و هنر؛ خود قرآن یک اثر هنری است، یک اثر بسیار والا است، علاوه بر اینکه در قرآن به محبّت و عشق و مانند اینها هم اشاره شده و برای مخاطبان تصویر شده. این در تاریخ ما وجود دارد.

اگر حمل بر مبالغه نشود، من عرض میکنم شاید بهترین نقطه‌ای از کشور ما که این سه عنصرِ تلفیق‌شده و ترکیب‌شده در آن بوضوح مشاهده میشود، فارس و شیراز است؛ حقّاً و انصافاً حرف درستی صادر شده، اگر این را کسی بگوید یا ما بگوییم. شیراز جایی است که این سه عنصر، در‌هم‌تنیده خودشان را نشان میدهند. از دوران جناب احمدبن‌موسیٰ (سلام الله علیه) و بقیّه‌ی امامزاده‌های شهیدی که در آن استان و در آن شهر هستند، تا دورانهای بعد، تا امروز و تا این شهیده کرباسی(۸) که چند روز قبل از این به شهادت رسید، این سه عنصر در همه‌ی این دوران با همدیگر همراهند و شریکند.

معروفترین و محبوبترین شاعر کشور، یعنی حافظ شیرازی، حافظ قرآن است که «قرآن ز بر بخواند با چارده روایت».(۹) این شاعر غزلسرای شیرین‌سخن و رِند، قرآن را با چهارده روایت، با چهارده اختلاف قرائت حفظ بوده. در این اختلاف قرائت‌هایی که میخوانند، ما کمتر قاری‌ای دیده‌ایم که مسلّط باشد به قرائت هفت قاریِ معروف تاریخ که هر کدام دو راوی دارند که میشود چهارده روایت. بعد هم میگوید: «هر چه دارم همه از دولت قرآن دارم»؛(۱۰) یعنی شعرش هم مال قرآن است، هنرش هم مال قرآن است، معرفتش هم مال قرآن است، عرفانش هم مال قرآن است، رِندی‌اش هم مال قرآن است؛ همه‌چیز را از قرآن دارد. تلفیق از این زیباتر که دین و هنر این‌جور با هم مخلوط بشوند و تلفیق بشوند؟  همچنین در کنار اینها حماسه است. از خود جناب احمدبن‌موسیٰ شما بگیرید تا عبّاسِ دوران(۱۱) تا شهدای نام‌آور، [مثل] شهید مرتضیٰ جاویدی، شهید شیرعلی سلطانی و حالا [هم] همین خانم معصومه کرباسی و بقیّه‌ی شهدای بزرگ استان که بعضی از آنها را سردار عزیزمان(۱۲) اسم آوردند، و پانزده هزار شهید، پانزده هزار الگو، پانزده هزار نمونه از شهدا در میدانهای مختلف.

اوّلین جنگ مسلّحانه‌ی با استعمار اروپایی را امامقلی‌خان، حاکم فارس انجام داده که توانست پرتغالی‌ها را از هرمز بیرون کند. اوّلین جنگ نرم را در تاریخ کشورمان میرزای‌ شیرازی انجام داده؛ تحریم تنباکو جنگ نرم بود؛ بزرگ‌ترین جنگ، آن هم این‌جور جنگی که توانست بساط تسلّط اقتصادی انگلیس بر کشور را جمع کند. گاندی هم در هند این کار را کرد، [امّا] سی سال بعد از میرزای شیرازی؛ یعنی ابتکار این جنگ نرمِ بی‌نظیر، مال میرزای شیرازی است. قوی‌ترین مقاومت عراقی‌ها در مقابل تسلّط دولت انگلیس بر عراق را میرزا محمّدتقی شیرازی فرماندهی کرد. اوّلین سکّه‌ی حکومت اسلامی را مرحوم سیّدعبدالحسین لاری در شیراز و در جهرم و لار ضرب کرد؛ سکّه زد، حکومت اسلامی را تشکیل داد. البتّه پایدار نماند و ایشان نتوانست ادامه بدهد، امّا اقدام کرد، شروع کرد. اینها افتخارات بزرگی است. اگر به زمان خود ما برگردیم، عالِمِ عارفِ سالکی مثل شهید دستغیب را مشاهده میکنیم که واقعاً شهید دستغیب، هم مظهر معنویّت و روحانیّت بود، هم مظهر اخلاق بود، هم مظهر جهاد بود. سال  ۴۱ و ۴۲ که این مبارزه تازه شروع شده بود و ماها قم بودیم، آن روز نوارهای مرحوم دستغیب را از شیراز می‌آوردند قم و ما می‌شنفتیم. مرحوم حاج شیخ بهاءالدّین محلّاتی و بقیّه‌ی علمای شیراز جلسه تشکیل داده بودند و سخنگوی این مجموعه مرحوم دستغیب بود که به نظرم ظاهراً در مسجد جامع شیراز اجتماع میکردند و سخنرانی میکرد و مانند اینها. و این ادامه داشت تا وقتی که شهید شد. یعنی همه‌جور شهیدی [دارد]؛ در همه‌ی میدانها شهدایی از این سرزمین، از این منطقه خودشان را نشان دادند و برجسته کردند؛ اینها شناسنامه‌ی شیراز است، شناسنامه‌ی فارس است.

غلط کردند آن کسانی که خیال کردند میتوانند با چیزی مثل جشن سخیف هنر شیراز، شیراز را از حرم اهل‌بیت بودن و مرکز دین و ایمان بودن برگردانند به یک نقطه‌ی فسادگاه؛ اشتباه کردند؛ به معنای واقعی کلمه غلط کردند! ملّای بزرگ شیراز یعنی ملّاصدرا (رضوان الله علیه) که به نظر ما جزو چهره‌های برجسته‌ی فلسفه‌ی دنیا است، در معدود شعرهایی که از ایشان باقی مانده، این بیت [را گفته]:
در معرکه‌ی دو کَون، فتح از عشق است
هر چند سپاه او شهیدند همه(۱۳)
این مال یک ملّای فیلسوف است. یعنی این روحیه، این ترکیب زیبای دین و هنر و حماسه همین‌طور ادامه دارد. مرحوم دستغیب هم اهل معرفت و اهل شعر و اهل معنا و این چیزها بود؛ ما از نزدیک اینها را میدانستیم. و دیگران هم همین‌جور؛ اینها خیلی مهم است.

کنگره‌ی شما این را باید نشان بدهد به کشور، این را باید ماندگار کند در کشور؛ باید نشان بدهید که برای یک ملّت متمدّن، دارای معرفت، پیشرو، آنچه مهم است، این است که دین‌دار باشد و حماسه‌ساز باشد و هنرمند باشد؛ این سه با هم. هنر در خدمت دین، دین همراه با حماسه، حماسه در جهت پیشرفت ملّت؛ اینها است که مهم است. از کنگره‌ی شما این باید دربیاید، این باید نشان داده بشود. حالا شما این را با کتاب تأمین میکنید، با شعر تأمین میکنید، با سرود یا مثلاً نمایش تأمین میکنید، بالاخره این باید از آب دربیاید؛ باید این را نشان بدهید؛ این، آن چیزی است که ملّت ما به آن احتیاج دارد. امروز هم مثل همان زمانِ آن غلط‌کرده‌های دوران پهلوی، هستند کسانی که میخواهند هنر را از معنویّت جدا کنند، هنر را از حماسه جدا کنند، اینها را در جهتهای گاهی متناقض یکدیگر پیش ببرند؛ امروز هم کسانی از تفاله‌ها و پسمانده‌های آن تشکیلات هستند در میان کشور عزیز ما و این چهاردیواری باارزش ما. باید این [سه جهت] را تأمین کنید.

یکی از توصیه‌های مؤکّد من که اینجا یادداشت کرده‌ام این است: تأثیر کنگره را رصد کنید. چون شما میخواهید اثر بگذارید دیگر؛ خیلی خب، رصد کنید ببینید مثلاً در رأس یک سال، این کنگره‌ای که شما باید این‌همه زحمت و تلاش به وجود آوردید، روی افکار عمومی، روی رفتار جوانان شما چه تأثیری گذاشته؛ چه تعداد از جوانهای شما تدیّنشان، مسجد رفتنشان، مجاهدت فکری‌شان، فکر کردنشان، کتاب خواندنشان، در جهت درست نگاه کردن و حرکت کردنشان پیشرفت کرده؛ این را رصد کنید. راهش را پیدا کنید؛ میتوانید؛ البتّه کار آسانی نیست. این رصد کردن‌ها به معنای جاسوسی و مچ‌گیری و مانند این حرفها تلقّی نباید بشود؛ به آن جهتها و به آن راه‌ها نباید برود؛ باید نگاه درست و تشخیص درست حاکم باشد.

میل به خدمت از آثار این کنگره است. باید ببینید میل به خدمت چقدر در جوان پیدا شده؛ خدمت فکری، خدمت جهادی، حضور در عرصه‌های خدمت: اردوهای جهادی، بسیج سازندگی، کاروانهایی که به مراکز جنگی میروند و آثار تلاشهای سرداران عزیز ما را و مبارزان و بسیجیان دوران دفاع مقدّس را می‌بینند؛ [ببینید] میل به اینها چقدر پیشرفت کرده. اگر دیدید پیشرفتی حاصل نشده، برگردید به کار خودتان و ببینید که مشکل کجا است؛ چرا نتوانسته اثر بگذارد؟ اگر دیدید پیشرفتی حاصل شده، نگاه کنید ببینید آن عامل پیشرفت چیست؛ آن را تقویت کنید. آن چیزی که توانسته این جوان را به پیش براند و حرکت بدهد چیست؟

جوانهای ما امروز احتیاج دارند به شناخت گذشته‌ی پُرافتخار کشور، بخصوص گذشته‌ی همین چند ده سال مربوط به انقلاب. ما در روایتها ضعیفیم؛ مثلاً آیا جوانهای ما ابعاد قضیّه‌ی تصرّف لانه‌ی جاسوسی را درست می‌شناسند و میدانند؟ [آیا] درست قضیّه‌ی شروع جنگ هشت‌ساله را میدانند؟ اگر کسی به ذهنش بیاید که خب چرا هشت سال جنگ کردیم که این‌همه جوان از دست بروند، جوابش را بلدند؟ میدانند چه اتّفاقی افتاد که این‌جوری شد؟ اینها باید روایت بشود؛ روایت درست باید بشود. البتّه خوشبختانه من میبینم کارهای خوبی دارد انجام میگیرد؛ بعضی از کتابها، بعضی از نوشته‌ها،‌ بعضی از کارها را تا جایی که فرصت هست، من مشاهده میکنم. خب، این راجع به این مسائل.

ما امروز در گیرودار یک مسئله‌ی اساسی و مهم در منطقه هستیم؛ همین مسائل مربوط به منطقه‌ی غرب آسیا، مسائل لبنان، مسائل غزّه، مسائل کرانه‌ی باختری، اینها قضایای تاریخ‌ساز است؛ هر کدام از این حوادث میتواند منشأ یک جریان و یک حرکت تاریخی به یک سمتی بشود. اگر امثال شهید سنوار(۱۴) پیدا نمیشدند که تا لحظه‌ی آخر بجنگند، سرنوشت منطقه یک جور بود، حالا که پیدا شدند، یک جور دیگر است؛ اگر بزرگانی مثل شهید سیّدحسن نصرالله پیدا نمیشدند که جهاد و عقل و شجاعت و فداکاری و ازخودگذشتگی را با هم مخلوط کنند و به میدان بیاورند، حرکت یک جور بود، حالا که پیدا شدند، حرکت یک جور دیگر است؛ اینها خیلی مهم است.

در این چیزی که تا امروز واقع شده، یک شکست بزرگی به وجود آمده؛ نه ‌فقط برای رژیم صهیونیستی، [بلکه] برای تمدّن غرب، برای فرهنگ غرب، برای ادّعاهای غرب؛ اینها یک شکست بزرگی خوردند. رژیم صهیونیستی شکست خورد، به خاطر اینکه فکر میکرد میتواند به‌آسانی گروه‌های مبارز را، مقاومت را منحل کند، نابود کند، امروز میبیند که پنجاه و چند هزار انسان بی‌دفاع و غیر نظامی را به شهادت رسانده، چند نفر از سران برجسته‌ی مقاومت را به شهادت رسانده امّا در جبهه‌ی مقاومت آب از آب تکان نخورده؛ جبهه‌ی مقاومت با همان قدرت، با همان عزم امروز دارد مبارزه میکند. این شکست نیست؟ این بزرگترین شکست است دیگر. این‌همه خرج کردند، این‌همه تلاش کردند، آمریکا با همه‌ی توانش به کمکشان آمد، خیلی از اروپایی‌ها همین‌جور، این‌همه هم جنایت کردند، این‌همه چهره‌شان در دنیا سیاه و زشت و منفور شد که حتّی در خیابانهای آمریکا علیه اینها راهپیمایی کردند، در دانشگاه‌های آمریکا علیه اینها راه‌پیمایی کردند، در عین حال گروه‌های مقاومت همچنان هستند؛ حماس هست، جهاد هست، حزب‌الله هست، مردم و جوانهای مبارز کرانه‌ی باختری هستند، بقیّه‌ی جاهای دیگر هم که مشغول مبارزه‌اند که هستند. این شکست بزرگی است؛‌ این بزرگ‌ترین شکست است.

امّا فقط این نیست؛ از این شکست بزرگ‌تر، شکست «فرهنگ غرب» است؛ غربی‌ها نشان دادند که در این چندین سال یا چند قرن، که دم از حقوق انسان و حقوق بشر و مانند اینها میزنند، یکسره دروغ گفتند؛ [این جنگ] این را نشان داد، این را ثابت کرد؛ یعنی ده هزار کودک کشته شدند، شوخی است؟ کودک، مظهر معصومیّت است، مظهر لطافت است، نقطه‌ی اساسی‌ای است که عواطف انسان را برمی‌انگیزد؛ ده هزار [نفر] از این موجوداتِ معصوم را اسرائیل با بمب دو تُنی، با انواع و اقسام سلاح از بین برد، غربی‌ها خم به ابرو نیاوردند. سیاستمداران غربی رسوا شدند، سیاست غرب رسوا شد، شکست خوردند؛ این شکست بزرگی است. دیگر کسی از «تمدّن غرب» حرف نزند! تمدّن غرب این است. این تمدّن غرب است که برایش اهمّیّت ندارد که پول را از مردم خودش با انواع و اقسام [راه‌ها] بگیرد و بفرستد برای اینکه بچّه‌های کوچک و فرزندان معصوم کشته بشوند، خانواده‌ها نابود بشوند، ده هزار بچّه شهید بشوند، چندین هزار بچّه یتیم بشوند؛ این فرهنگ غرب است. دیگر حالا اگر کسی راجع به فرهنگ غرب اعتراض کرد، بی‌اعتباری آن را تصریح کرد، کسی نباید ملامتش بکند که آقا، شما [این‌جور نگویید]؛ نه، فرهنگ غرب این است، تمدّن غرب این است، محصولِ این است. این بزرگ‌ترین شکستی است که برای غرب پیش آمد.

پشت رژیم صهیونیستی را یک جبهه‌ی شرارت پُر کرده؛ یک جبهه‌ی شرارت به پشتیبانی از رژیم صهیونیستی صف‌آرایی کرده، آن وقت جبهه‌ی مقاومت، در مقابل آن جبهه‌ی شرارت است. این جبهه‌ی مقاومت در مقابل آن جبهه‌ی شرارت ایستاده، و به توفیق الهی پیروزی هم مال جبهه‌ی مقاومت است.

والسّلام علیکم و رحمة ‌الله

 در ابتدای این دیدار، حجّت‌الاسلام والمسلمین لطف‌الله دژکام (امام‌جمعه‌ی شیراز و رئیس شورای سیاست‌گذاری کنگره) و سرتیپ یدالله بوعلی (فرمانده سپاه فجر استان فارس و دبیرکلّ کنگره) مطالبی بیان کردند.
 سوره‌ی بقره، بخشی از آیه‌ی ۱۶۵؛ «… ولی کسانی که ایمان آورده‌اند، به خدا محبّت بیشتری دارند. …»
 سوره‌ی مائده، بخشی از آیه‌ی ۵۴؛ «… آنان را دوست میدارد و آنان [نیز] او را دوست دارند. …»
 سوره‌ی نساء، بخشی از آیه‌ی ۷۴؛ «پس، باید در راه خدا بجنگند …»
 سوره‌ی نساء، بخشی از آیه‌ی ۷۶؛ «کسانی که ایمان آورده‌اند، در راه خدا کارزار میکنند و کسانی که کافر شده‌اند، در راه طاغوت میجنگند …»
 سوره‌ی فتح، بخشی از آیه‌ی ۲۹؛ «… بر کافران، سختگیرند …»
 سوره‌ی فتح، بخشی از آیه‌ی ۲۹؛ «… با همدیگر مهربانند …»
 خانم معصومه کرباسی و همسرش آقای رضا عواضه (اهل لبنان)، بیست‌وهشتم مهرماه در حمله‌ی پهپادی و شلیک موشک به خودروی آنها توسّط رژیم صهیونیستی در لبنان به شهادت رسیدند.
 اشاره به غزل حافظ: «عشقت رسد به فریاد، ار خود به سان حافظ / قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت»
(۱۰ حافظ. غزلیّات؛ «صبح‌خیزی و سلامت طلبی چون حافظ / هرچه کردم همه از دولت قرآن کردم»
(۱۱ شهید عبّاس دوران (از خلبانان نیروی هوایی ارتش) که در مأموریت حمله به بغداد به شهادت رسید.
(۱۲ فرمانده سپاه فجر استان فارس
(۱۳ رضاقلی خان هدایت، تذکره‌ی ریاض‌العارفین، روضه‌ی دوّم در ذکر فضلا و محقّقین حکما، بخش ۵۶، صدر شیرازی
(۱۴ شهید یحییٰ سنوار (رئیس دفتر سیاسی حماس) در بیست‌وششم مهر ۱۴۰۳ به دست سربازان رژیم صهیونیستی در غزه به شهادت رسید.
برچسب‌ها:, ,

مراقب نقشه جدید غرب برای سوریه باشید

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی امروز (پنج‌شنبه) در دیدار آقای «بشار اسد» رئیس جمهور سوریه و هیأت همراه، مقاومت را هویت ممتاز سوریه دانستند و گفتند: جایگاه ویژه سوریه در منطقه نیز به دلیل همین هویت ممتاز است و این ویژگی مهم باید محفوظ بماند.

رهبر انقلاب اسلامی با تشکر از حضور آقای «بشار اسد» در تهران به‌منظور ابراز تسلیت به ملت ایران، به نقش بارز آقای رئیسی در تقویت روابط ایران و سوریه اشاره کردند و افزودند: آقای امیرعبداللهیان نیز در این زمینه یک توجه ویژه داشت.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، تقویت ارتباطات ایران و سوریه را از لحاظ اینکه دو کشور از ارکان محور مقاومت هستند، مهم ارزیابی کردند و گفتند: هویت ممتاز سوریه که همان مقاومت است از دوران مرحوم حافظ اسد و با پایه‌گذاری «جبهه مقاومت و ایستادگی» شکل گرفت و این هویت همواره به وحدت ملی سوریه نیز کمک کرده است.

ایشان با تأکید برلزوم محفوظ ماندن این هویت خاطر نشان کردند: غربی‌ها و دنباله‌های آنها در منطقه قصد داشتند با جنگی که علیه سوریه به راه انداختند، نظام سیاسی این کشور را ساقط و سوریه را از معادلات منطقه حذف کنند اما موفق نشدند و اینک نیز قصد دارند با شیوه‌های دیگر و از جمله وعده‌هایی که هیچگاه به آنها عمل نخواهند کرد، سوریه را از معادلات منطقه خارج کنند.

رهبر انقلاب اسلامی با تجلیل از ایستادگی محکم آقای «بشار اسد» تأکید کردند: همه باید امتیاز ویژه دولت سوریه یعنی مقاومت را در مقابل چشم خود مشاهده کنند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به فشارهای سیاسی و اقتصادی آمریکا و اروپا به ایران و سوریه اشاره کردند و گفتند: باید با افزایش همکاری‌ها و منظم کردن آن، از این شرایط عبور کنیم.

ایشان با اشاره به آماده به کار بودن آقای رئیسی فقید و عزیز برای افزایش همکاری‌های ایران و سوریه در زمینه‌های مختلف، خاطرنشان کردند: اکنون نیز آقای مخبر با دارا بودن اختیارات رئیس جمهور، همان رویکرد را ادامه می‌دهد و امیدواریم همه امور به بهترین وجه به پیش برود.

رهبر انقلاب اسلامی همچنین با انتقاد از مواضع و بی‌عملی برخی کشورهای منطقه در قبال موضوع غزه، به نشست اخیر سران عرب در منامه اشاره کردند و افزودند: در این نشست کوتاهی‌های زیادی در قبال فلسطین و غزه شد اما برخی کشورها نیز خوب عمل کردند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه نگاه جمهوری اسلامی به آینده، مثبت و روشن است، گفتند: امیدواریم همه ما بتوانیم به وظیفه خود عمل کنیم و به این آینده روشن برسیم.

در این دیدار آقای «بشار اسد» رئیس جمهور سوریه با ابراز تسلیت به رهبر انقلاب و دولت و ملت ایران، خطاب به حضرت آیت‌الله خامنه‌ای گفت: روابط ایران و سوریه یک روابط راهبردی است که تحت هدایت‌های جنابعالی به پیش می‌رود و در رأس اجرای این هدایت‌ها، آقای رئیسی و آقای امیرعبداللهیان بودند.

رئیس جمهور سوریه با اشاره به شخصیت متواضع، حکیم و اخلاق‌مدار آقای رئیسی، وی را مصداق بارز مواضع و شعارهای انقلاب اسلامی خواند و افزود: آقای رئیسی در سه سال گذشته تأثیر مهمی در نقش‌آفرینی جمهوری اسلامی در قضایای منطقه و موضوع فلسطین و همچنین تعمیق روابط ایران و سوریه داشت.

آقای «بشار اسد» همچنین با اشاره به موضوع مقاومت در منطقه گفت: بعد از گذشت بیش از ۵۰ سال، خط مقاومت در منطقه پیشرفت کرده و اکنون به یک رویکرد  اعتقادی و سیاسی تبدیل شده است.

رئیس جمهور سوریه با تأکید بر اینکه موضع ما همواره این بوده که هرگونه عقب‌نشینی در مقابل غرب موجب پیشروی آنها خواهد شد، تأکید کرد: من چند سال پیش اعلام کردم که هزینه مقاومت کمتر از هزینه سازش است و این موضوع اکنون برای مردم سوریه بسیار واضح و روشن است و قضایای اخیر غزه و پیروزی‌های مقاومت نیز این موضوع را برای مردم منطقه اثبات کرد و نشان داد که مقاومت یک اصل است.

آقای «بشار اسد» از رهبر انقلاب به دلیل نقش بارز و مهم در حمایت از مقاومت در منطقه و همچنین به دلیل حمایت از سوریه در همه زمینه‌ها، تشکر و قدردانی کرد.

بعد از سخنان آقای «بشار اسد»، رهبر انقلاب اسلامی گفتند: سخنان شما نکات مهمی داشت اما یک نکته برای من مهمتر بود و آن موضوعی است که تأکید کردید و گفتید «ما هرچه عقب بنشینیم طرف مقابل جلو می‌آید»، در این موضوع هیچ تردیدی وجود ندارد و این، شعار و اعتقاد ما در طول بیش از ۴۰ سال گذشته بوده است.

برچسب‌ها:, ,

شما اکنون درطرف درست تاریخ ایستاده‌اید

 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی، در نامه‌ای خطاب به دانشجویان باوجدان حامی مردم فلسطین در دانشگاه‌های آمریکا، ضمن ابراز همدلی و همبستگی با اعتراضات ضدصهیونیستی این دانشجویان، آنان را بخشی از جبهه مقاومت دانستند و بر تغییر وضعیت و سرنوشت منطقه حساس غرب آسیا تأکید کردند.

بسم الله الرّحمن الرّحیم
این نامه را به جوانانی مینویسم که وجدان بیدارشان آنها را به دفاع از کودکان و زنان مظلوم غزّه برانگیخته است.جوانان عزیز دانشجو در ایالات متّحده‌ی آمریکا! این، پیام همدلی و همبستگی ما با شما است. شما اکنون در طرف درست تاریخ ــ که در حال ورق خوردن است ــ ایستاده‌اید.

شما اکنون بخشی از جبهه‌ی مقاومت را تشکیل داده‌اید، و در زیر فشارِ بی‌رحمانه‌ی دولتتان ــ که آشکارا از رژیم غاصب و بی‌رحم صهیونیست دفاع میکند ــ مبارزه‌ای شرافتمندانه را آغاز کرده‌اید.

جبهه‌ی بزرگ مقاومت در نقطه‌ای دور، با همین ادراک و احساسات امروز شما، سالها است مبارزه میکند. هدف این مبارزه، توقّفِ ظلمِ آشکاری است که یک شبکه‌ی تروریست و بی‌رحم به نام «صهیونیست‌ها»، از سالها پیش بر ملّت فلسطین وارد ساخته و پس از تصرّف کشورشان، آنها را زیر سخت‌ترین فشارها و شکنجه‌ها گذاشته است. نسل‌کشیِ امروز رژیم آپارتاید صهیونیست، ادامه‌ی رفتار بشدّت ظالمانه در ده‌ها سال گذشته است.

فلسطین یک سرزمین مستقل است با ملّتی متشکّل از مسلمان و مسیحی و یهودی، و با سابقه‌ی تاریخی طولانی. سرمایه‌داران شبکه‌ی صهیونیستی پس از جنگ جهانی، با کمک دولت انگلیس، چند هزار تروریست را بتدریج وارد این سرزمین کردند؛ به شهرها و روستاهای آن هجوم بردند؛ ده‌ها هزار نفر را کشتند یا به کشورهای همسایه راندند؛ خانه‌ها و بازارها و مزرعه‌ها را از دست آنان بیرون کشیدند، و در سرزمین غصب‌شده‌ی فلسطین، دولتی به نام اسرائیل تشکیل دادند.

بزرگترین حامی این رژیم غاصب، پس از نخستین کمکهای انگلیسی، دولت ایالات متّحده‌ی آمریکا است که پشتیبانی‌های سیاسی و اقتصادی و تسلیحاتی از آن رژیم را یکسره ادامه داده و حتّی با بی‌احتیاطی غیر قابل بخشش، راه برای تولید سلاح هسته‌ای را به روی او گشوده و به او در این راه کمک کرده است.

رژیم صهیونیست از روز اوّل، سیاست «مشت آهنین» را در برابر مردم بی‌دفاع فلسطین به کار گرفت و بی‌اعتنا به همه‌ی ارزشهای وجدانی و انسانی و دینی، روزبه‌روز بر بی‌رحمی و ترور و سرکوبگری افزود.

دولت آمریکا و شرکایش، حتّی از یک اخم در برابر این تروریسم دولتی و ظلم مستمر، دریغ کردند. امروز هم برخی اظهارات دولت ایالات متّحده در قبال جنایت هولناک غزّه بیش از آنچه واقعی باشد، ریاکارانه است.

«جبهه‌ی مقاومت» از دل این فضای تاریک و یأس‌آلود سر برآورد و تشکیل دولت «جمهوری اسلامی» در ایران، آن را گسترش و توانایی داد.

سردمداران صهیونیسم بین‌المللی که بیشترین بنگاه‌های رسانه‌ای در آمریکا و اروپا متعلّق به آنها یا زیر نفوذ پول و رشوه‌ی آنها است، این مقاومتِ انسانی و شجاعانه را تروریسم معرّفی کردند! آیا ملّتی که در سرزمین متعلّق به خود در برابر جنایتهای اشغالگران صهیونیست از خود دفاع میکند، تروریست است؟ و آیا کمک انسانی به این ملّت و تقویت بازوان او کمک به تروریسم به شمار میرود؟

سردمداران سلطه‌ی قهرآمیز جهانی، حتّی به مفاهیم بشری هم رحم نمیکنند. رژیم تروریست و بی‌رحم اسرائیل را دفاع‌کننده از خود وانمود میکنند، و مقاومت فلسطین را که از آزادی و امنیّت و حقّ تعیین سرنوشت خود دفاع میکند، «تروریست» مینامند!

من میخواهم به شما اطمینان دهم که امروز وضعیّت در حال تغییر است. سرنوشت دیگری در انتظار منطقه‌ی حسّاس غرب آسیا است. بسیاری از وجدانها در مقیاس جهانی بیدار شده و حقیقت در حال آشکار شدن است. جبهه‌ی مقاومت هم نیرومند شده و نیرومندتر خواهد شد. تاریخ هم در حال ورق خوردن است.

بجز شما دانشجویانِ ده‌ها دانشگاه در ایالات متّحده، در کشورهای دیگر هم دانشگاه‌ها و مردم به پا خاسته‌اند. همراهی و پشتیبانی استادان دانشگاه از شما دانشجویان حادثه‌ی مهم و اثرگذاری است. این میتواند در قبال شدّت عمل پلیسیِ دولت و فشارهایی که بر شما وارد میکنند، تا اندازه‌ای آرامش‌بخش باشد. من نیز با شما جوانان احساس همدردی میکنم و ایستادگی شما را ارج مینهم.

درس قرآن به ما مسلمانان و به همه‌ی مردم جهان، ایستادگی در راه حق است: فَاستَقِم کَما اُمِرت؛(۱) و درس قرآن درباره‌ی ارتباطات بشری این است: نه ستم کنید و نه زیر بار ستم بروید: لا تَظلِمونَ وَ لا تُظلَمون.(۲) جبهه‌ی مقاومت با فراگیری و عمل به این دستورها و صدها نظائر آن به پیش میرود و به پیروزی خواهد رسید؛ باذن الله.

توصیه میکنم با قرآن آشنا شوید.

سیّدعلی خامنه‌ای
۱۴۰۳/۳/۵
 سوره‌ی هود، بخشی از آیه‌ی ۱۱۲؛ «پس همان‌گونه که دستور یافته‌ای ایستادگی کن …»
 سوره‌ی بقره، بخشی از آیه‌ی ۲۷۹
برچسب‌ها:, , , ,