برچسب: مذاکره

آمریکا از مذاکره به عنوان ابزاری برای تحمیل خواسته های خود استفاده می کند

منوچهر محمدی معاون سابق آموزش و پژوهش وزارت امور خارجه و رئیس شورای راهبری وزارت امور خارجه در دوران شهید امیرعبداللهیان در نشست علمی که با موضوع «بازخوانی تجربه تاریخی مذاکرات ایران و آمریکا» که شامگاه چهارشنبه ۲۴ بهمن‌ماه در مرکز تخصصی تمدن نوین اسلامی برگزار شد، اظهار کرد: در طول ۴۶ سال گذشته، ایالات متحده آمریکا از روش‌های مختلفی برای تقابل با جمهوری اسلامی ایران استفاده کرده، اما به نتیجه مطلوب خود نرسیده است، بررسی تحولات این سال‌ها نشان می‌دهد که واشنگتن تمامی راه‌های ممکن را برای براندازی نظام ایران آزموده اما با شکست مواجه شده است.

وی افزود: از ابتدای انقلاب اسلامی، آمریکا با بهره‌گیری از بحران‌های سیاسی و امنیتی، حمایت از گروه‌های تروریستی مانند منافقین و فرقان، تحریک جریان‌های تجزیه‌طلب، و ایجاد منازعات قومی از جمله در مناطق عرب، کرد، ترک، بلوچ و ترکمن تلاش کرده است تا ثبات کشور را به چالش بکشد، همچنین، کودتاهای متعددی از جمله کودتای معروف نوژه، جنگ تحمیلی، حادثه طبس و فتنه‌های مختلفی مانند فتنه خلق مسلمان، ماجرای قائم‌مقام رهبری، حوادث سال ۱۳۸۸ و ناآرامی‌های اخیر با شعار «زن، زندگی، آزادی» را سازماندهی کرده است.

استاد مرکز تخصصی تمدن نوین اسلامی گفت: علاوه بر این، سیاست تحریم‌های گسترده و اعمال فشار حداکثری نیز نتوانسته است اهداف موردنظر آمریکا را محقق کند، در نتیجه، به نظر می‌رسد که اکنون تنها گزینه‌ای که برای آمریکا باقی مانده، مذاکره با ایران است.

وی ادامه داد: کارشناسان بر این باورند که برداشت ایالات متحده از مذاکره با ایران فراتر از یک گفت‌وگوی دیپلماتیک متعارف است، آمریکا همواره در سیاست خارجی خود موضعی سلطه‌جویانه اتخاذ کرده و مذاکره را ابزاری برای تحمیل خواسته‌های خود می‌داند، این نگاه مبتنی بر برتری‌جویی و قدرت‌مداری است، به‌گونه‌ای که سیاستمداران آمریکایی معتقدند داشتن قدرت، به‌ویژه توانایی‌های نظامی و اقتصادی، مشروعیت‌بخش ادعاهای آنها در عرصه بین‌المللی است.

استاد محمدی گفت: این نگرش ریشه در آموزه‌های فکری و ایدئولوژیک غرب دارد، نیکولو ماکیاولی، اندیشمند قرن دوازدهم، در کتاب خود شهریار تصریح می‌کند که یک حاکم برای حفظ قدرت، مجاز به فریب، پیمان‌شکنی و دروغ است، چنین دیدگاهی در سیاست‌های غربی نمود یافته و موجب شده تا مذاکره نه به‌عنوان یک فرایند برابر، بلکه به‌عنوان ابزاری برای تحمیل شروط موردنظر آمریکا تعریف شود.وی افزود: در همین راستا، ریچارد نفیو، از معماران اصلی تحریم‌های آمریکا علیه ایران، چندی پیش در مقاله‌ای تأکید کرد که واشنگتن تمامی ابزارهای تحریمی ممکن را علیه ایران به کار گرفته، اما این سیاست‌ها نه‌تنها بی‌نتیجه بوده، بلکه اثر معکوس داشته است، به گفته وی، تحریم‌ها به جای تضعیف ایران، زمینه خودکفایی و تقویت توان داخلی این کشور را فراهم کرده است، بر این اساس، مقامات آمریکایی اکنون به این نتیجه رسیده‌اند که تنها گزینه باقی‌مانده برای تأثیرگذاری بر ایران، ورود به مذاکرات است.

وی با اشاره به تغییر رویکرد آمریکا در مواجهه با ایران گفت: کارشناسان معتقدند که اعتماد به ایالات متحده، جز در شرایطی که این کشور دچار ضعف و افول باشد، امکان‌پذیر نیست.

این مسئول وزارت خارجه گفت: آمریکا همواره به‌عنوان یک قدرت جهانی تلاش کرده است سیاست‌های خود را بر دیگر کشورها تحمیل کند، اما روند تحولات اخیر نشان می‌دهد که موقعیت این کشور در حال تضعیف است.

دکتر محمدی گفت: در گذشته، مقامات آمریکایی به‌طور مداوم از گزینه نظامی علیه ایران سخن می‌گفتند و این تهدید را بر روی میز مذاکره قرار می‌دادند، اما در سال‌های اخیر، چنین ادعاهایی کمتر مطرح شده است، یکی از دلایل این تغییر رویکرد، ایستادگی قاطع جمهوری اسلامی ایران و تجربه‌های میدانی مانند حمله به پایگاه عین‌الاسد است.وی با اشاره به حمله ایران به پایگاه آمریکا گفت: پس از شهادت سردار قاسم سلیمانی، ایران در پاسخ به این اقدام، پایگاه عین‌الاسد را مورد حمله موشکی قرار داد، این حمله در حالی انجام شد که دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور وقت آمریکا، پیش از آن تهدید کرده بود که ۵۲ نقطه از جمله اماکن فرهنگی ایران را هدف قرار خواهد داد.

این استاد برجسته سیاست خارجه در پایان اظهار داشت: با این حال، پس از حمله ایران، آمریکا هیچ واکنش نظامی نشان نداد، ترامپ در پاسخ به پرسش خبرنگاران درباره علت خودداری از اقدام متقابل، اذعان کرد که نگران حمله مجدد ایران به پایگاه‌های دیگر آمریکا بوده است.وی در پایان بیان کرد: این تحولات نشان‌دهنده تغییر معادلات قدرت در منطقه و کاهش کارایی تهدیدات نظامی آمریکا علیه ایران است، به‌گونه‌ای که این کشور اکنون ناگزیر به استفاده از ابزارهای دیپلماتیک و مذاکره شده است.

برچسب‌ها:, ,

مذاکره با آمریکا عاقلانه، هوشمندانه و شرافتمندانه نیست، دلیل؟ تجربه!

بسم الله الرّحمن الرّحیم

الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الطّیّبین الطّاهرین المعصومین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

خیلی خوش ‌آمدید برادران عزیز از نیروی هوایی و نیروی پدافند ارتش جمهوری اسلامی ایران. امروزیک بار دیگر خاطره‌ی مبارک و باشکوه نوزدهم بهمن سال ۵۷ تجدید میشود. اهمّیّت روز نوزدهم بهمن بیشتر از این جهت است که در این روز یک پرچمی برافراشته شد، یک پایه‌ای گذاشته شد که این توانست خطّ سیر ارتش جدید را تعیین کند. ارتش جمهوری اسلامی در واقع همان خطّی را حرکت کرد که آن روز آن جوانها آمدند در مدرسه‌ی علوی و آن حماسه‌ی شجاعانه را آفریدند. در واقع نوزدهم بهمن باید روز تولّد ارتش جدید ایران شناخته بشود. شاید بتوان گفت که آن عاملی که توانست افراد متعدّدی، شخصیّت‌های برجسته‌ای را از درون ارتش به میدان انقلاب بکشاند، همین حرکت این جوانها در روز نوزدهم بهمن بود. شخصیّت‌هایی بودند در داخل ارتش در رده‌های مختلف ــ از همافری و درجه‌داری تا درجات بالاتر و افسر ارشد ــ که اینها دلشان با مردم بود، دلشان با انقلاب بود لکن در درون ارتش، اینها توان و فرصت و زمینه‌ی بُروز و ظهور نداشتند؛ آن عاملی که توانست اینها را بکشاند و در این سطح عالی قرار بدهد، همین حرکت شجاعانه بود. افرادی مثل شهید نامجو، شهید صیّاد، شهید بابایی، شهید ستّاری، شهید کلاهدوز، شهید فلّاحی و افراد دیگر ــ شهدای بزرگی که بعضی‌شان از نام‌آوران شهدای جمهوری اسلامی در طول زمان محسوب میشوند ــ از دل ارتش بیرون آمدند، در مقابل چشمها قرار گرفتند و نقش قهرمان را ایفا کردند. به احتمال زیاد عاملی که توانست اینها را این‌جور وارد میدان بکند، همان حرکت سه روز پیش از پیروزی انقلاب جوانها بود؛ این جوانها، جوانهای نیروی هوایی سه روز قبل از پیروزی انقلاب در بحبوحه‌ی خطر این حرکت را انجام دادند.

چند خصوصیّت هست که بنده همیشه در صحبتها روی آنها تکیه میکنم؛ هر چند خصوصیّت، در این حرکت وجود داشت. یکی «شجاعانه بودن» این حرکت [بود]؛ شجاعت خیلی مهم است. اینکه یک انسانی این دل و جرئت را داشته باشد که وارد عرصه‌ی سخت بشود، خیلی مهم است؛ این حرکت، حرکتِ شجاعانه‌ای بود. هیچ‌ کس آن روز نمیدانست که سه روز بعد از این، نظام ساقط خواهد شد، رژیم پهلوی ساقط خواهد شد؛ کسی این را نمیدانست. ممکن بود همه‌ی‌ آنها به اعدام محکوم بشوند؛ [آنها] شجاعت نشان دادند.

یکی «بهنگام بودن» [این] حرکت بود؛ بعضی از حرکتها خیلی خوب است، شجاعانه است امّا در وقت خودش انجام نمیگیرد. حرکت توّابین در چند سال بعد از شهادت سیّدالشهدا (علیه السّلام) در کوفه حرکت خوبی بود امّا بهنگام نبود؛ آن روزی که باید اینها می‌آمدند و امام حسین را یاری میکردند، نیامدند؛ بعد پشیمان شدند، آمدند، اقدام کردند، همه‌ هم کشته شدند، میدان هم میدان سختی بود امّا خب چه فایده؟ بوقت باید وارد شد، حرکت را بهنگام و در لحظه باید انجام داد. حرکت این جوانها بهنگام بود، در لحظه بود. اینهایی که عرض میکنیم فقط صِرفاً برای این نیست که از یک جمعی تمجید کرده باشیم؛ برای این است که ما امروز هم به همینها احتیاج داریم.

یک خصوصیّت دیگری که در این حرکت وجود داشت و بسیار باارزش بود، «محاسبه‌شده بودن و عقلانی بودن» [بود]؛ محاسبه شده بود، نشسته بودند، فکر کرده بودند، کار کرده بودند. از نوع حرکت پیدا بود که این یک حرکت آنیِ تصمیم‌گیری‌شده‌ی در لحظه نبود؛ روی آن فکر شده بود، کار شده بود، مطالعه شده بود. معلوم بود؛ ما که شاهد قضیّه بودیم، میفهمیدیم که قبلاً نشسته‌اند و این کار را محاسبه کرده‌اند. حرکت انقلابی به این احتیاج دارد؛ بعضی‌ها خیال میکنند حرکتهای انقلابی بدون محاسبه است، نقطه‌ی مقابلِ عقلانی بودن است؛ این پندار غلطی است. حرکت انقلابی بیش از هر حرکت دیگری به محاسبه و به عقلانیّت احتیاج دارد. این هم یک خصوصیّت.

خصوصیّت دیگر این بود که «از غفلت دشمن استفاده کردند»؛ یعنی اگر دستگاه‌های ضدّاطّلاعات آن روز و فرماندهان سطح بالای ارتشِ پادشاهی میخواستند حدس بزنند که یک حرکتی از درون ارتش ممکن است به نفع انقلاب انجام بگیرد، دیرترین جایی که به ذهنشان میرسید، نیروی هوایی بود؛ چون به نیروی هوایی میرسیدند، [به حرکت آنان] فکرشان نمیرسید. فَاَتاهُمُ اللهُ مِن حَیثُ لَم یَحتَسِبوا؛(1) از جایی که گمان نمیکردند ضربه را خوردند. این برادران ما، این جوانهای آن روز، از غفلت دشمن استفاده کردند و این حرکت را انجام دادند.

خب این حرکت به اعتقاد راسخ این حقیر به ارتش ایران هویّت داد. در دوران آن رژیم، نقشه‌ی کلّی این بود که ارتش ایران در ذیل دستگاه نظامی آمریکا تعریف بشود؛ استقلالی وجود نداشت. سازمان، سازمان آمریکایی؛ سلاح، سلاح آمریکایی؛ محدودیّت دسترسی به سلاح به اجازه‌ی آمریکا؛ یعنی اف‌چهارده داده بودند امّا استفاده‌ی از اف‌چهارده را که کجا باید بشود، آمریکا باید اجازه میداد؛ مثلاً [اینکه] تعمیر هواپیمای پیشرفته در کجا باید انجام بگیرد،‌ تعویض قطعه در کجا باید انجام بگیرد، این در اختیار نیروی فنّی ایرانی نبود، [در اختیار] آمریکایی بود. من بارها در این جلسه گفته‌ام(2) که قطعه‌ی خراب‌شده را میگذاشتند در هواپیما، میبردند آمریکا، با قطعه‌ی درست تغییر میدادند برمیگرداندند ایران؛ اجازه نمیدادند که قطعه در اینجا تعمیر بشود. یعنی حقیقتاً ارتش در ذیل ارتش آمریکا و سازمان نظامی آمریکا باید تعریف میشد. انتصابات مهم، آمریکایی؛ سلاح، آمریکایی؛ آموزش، آمریکایی؛ محلّ مصرف شدن این ارتش، آمریکایی. حتّی از مسئولان کشور هم اجازه نمیگرفتند. یک جایی خواندم که محمّدرضا میگوید آمریکایی‌ها آمدند ارتش را بردند‌ استفاده کردند، به من خبر هم ندادند؛ اجازه که نگرفتند هیچ، خبر هم نداده بودند به شاه که این بخش از ارتش را بردیم استفاده کردیم. [جایگاه] ارتش این‌جوری بود.

یکی از اعتراضهای امام (رضوان ‌الله ‌علیه) در نطقی که ایشان در سال ۴۳ کرد در اعتراض به کاپیتولاسیون، همین بود؛ همین که به ارتش اهانت میشود.(3) یعنی واقعاً کاپیتولاسیون همین‌جور بود. کاپیتولاسیون معنایش این است: وقتی یک دولتی، کشوری با یک کشور دیگری قرارداد کاپیتولاسیون امضا میکنند، معنایش این است که [فرد] نظامی، یا شخصیّت آن دولت اگر جرمی در این کشور کرد، نباید اینجا محاکمه بشود؛ این را آمریکایی‌ها تحمیل کردند بر نظام پادشاهی آن روز! این عناصر ضعیف ما از پادشاه گرفته تا عضو مجلس سنا،‌ تا عضو مجلس شورای ملّی آن روز، تا شخصیّت‌های برجسته‌ی دولتی امثال عَلَم و هویدا و امثال اینها همه امضا کردند که یک شخص آمریکایی ــ هر کسی میخواهد باشد ــ در ایران اگر جرمی انجام داد نباید محاکمه بشود؛ این معنایش این بود که اگر یک گروهبان آمریکایی زد توی گوش یک افسر ارشد ایرانی، مثلاً توی گوش یک سرهنگ، آن سرهنگ که حق ندارد مقابله به مثل کند ــ آن که هیچ ــ امّا این افسر هم اینجا محاکمه نباید بشود؛ او را باید ببرند آمریکا آنجا یک دادگاهی رسیدگی کند ببیند ایشان کار بدی کرده یا کار خوبی کرده! ذلّت از این بالاتر؟ این را امام اعتراض کرد.

امام در آن نطق، به این سلطه‌ی ذلّت‌آور آمریکا بر ارتش ایران و بر حکومت ایران و بر کشور ایران اعتراض کردند. انقلاب آمد به ارتش هویّت داد؛ ارتش هم شایستگی خودش را نشان داد و شد یک ارتش سرافراز و مستقل. اتّفاقاً تجربه‌ی دفاع مقدّس پیش آمد و ارتش در صفوف مقدّم دفاع مقدّس حضور پیدا کرد؛ شهید داد، مبارزه کرد، فعّالیّت کرد که بنده در صحبتها مکرّر خاطرات زیادی از این قضیّه نقل کرده‌ام. امروز هزاران ستاره‌ی درخشان، از قبیل صیّاد و بابایی و ستّاری و امثال اینها، در عرصه‌ی تاریخ کشور ما میدرخشند؛ [اینها] شخصیّتهای برجسته‌اند.

امروز ارتش چه‌کار باید بکند؟ من این سؤال را مطرح میکنم: امروز مهم‌ترین وظیفه‌ی ارتش چیست؟ پاسخ این است که امروز مهم‌ترین وظیفه‌ی ارتش، تقویت خود است؛ تقویت خود، این مهم‌ترین وظیفه‌ی ارتش است. ارتش، هم از لحاظ نیروی انسانی، هم از لحاظ تسلیحات، هم از لحاظ آموزش، هم از لحاظ آمادگی رزمی، آمادگی دفاعی، باید تقویت کند خودش را. آن روزی که درگیری وجود ندارد، مهم‌ترین وظیفه‌ی سازمانهای نظامی این است: نگاه کنند و نقاط ضعف را، رخنه‌ها را، آسیب‌پذیری‌هایی که احیاناً در مجموعه‌ی سازمان وجود دارد، پیدا کنند، روی اینها کار کنند، [خود را] تقویت کنند؛ ارتش روزبه‌روز باید خودش را تقویت کند. این نهضت نوآوری، ساخت نوآورانه که چند سال است شروع شده ــ چه در وزارت دفاع، چه در ارتش، چه در سپاه ــ باید ادامه پیدا کند. خوشبختانه سازمانهای نظامی ما و همچنین صنعت نظامی ما لیاقت خودشان را ثابت کردند، نشان دادند که میتوانند کارهای بزرگی انجام بدهند. از آن کارهای بزرگی که تا حالا انجام دادید، بزرگ‌ترش را هم میتوانید انجام بدهید؛ باید دفاع از کشور، سرلوحه‌ی خواسته‌های شما باشد، و این ممکن نمیشود مگر با تقویت سازمانهای ارتشی. با همان روحیه، با همان سلحشوری، با همان شجاعت، با همان ابتکار و محاسبه‌ی درست که [حرکت] نوزدهم بهمن به ما یاد داده، در میدان تقویت ارتش جمهوری اسلامی بایستی ان‌شاء‌الله پیش بروید و کارها را دنبال کنید.

و امّا بحث مذاکره؛ چند وقت است می‌شنوید در روزنامه، در فضای مجازی، در سخنان این و آن، بحث میشود از مذاکره‌ی دولت. خب، آنچه مورد بحث این بحث‌کنندگان است ــ چه در داخل، چه در خارج ــ مذاکره‌ی با آمریکا است. اسم مذاکره را می‌آورند که «آقا! مذاکره چیز خوبی است»، انگار کسی مخالف با خوب بودن مذاکره است! امروز وزارت خارجه‌ی جمهوری اسلامی ایران یکی از پُرکارترین وزارتخارجه‌ها است. کارش همین است دیگر؛ با کشورهای دنیا ــ شرقی، غربی، همه‌جور ــ مذاکره میکنند، رفتوآمد میکنند، حرف میزنند، قرارداد میبندند؛ استثنائی که وجود دارد آمریکا است. البتّه رژیم صهیونیستی را اسم نمی‌آورم، چون دولت نیست؛ رژیم صهیونیستی یک باند جنایتکاری هستند که آمدند یک سرزمینی را غصب کردند، دارند جنایت میکنند؛ او محلّ کلام نیست. استثنا آمریکا است.

چرا استثنا است؟ علّت چیست؟ اوّلاً مذاکره‌ی با آمریکا هیچ تأثیری در رفع مشکلات کشور ندارد؛ این را باید ما درست بفهمیم. اینجور به ما وانمود نکنند که اگر نشستیم پشت میز مذاکره با آن دولت، فلان مشکل یا فلان مشکل حل میشود؛ نخیر، از مذاکره‌ی با آمریکا هیچ مشکلی حل نمیشود. دلیل: تجربه. ما در دهه‌ی ۹۰ نشستیم حدود دو سال با آمریکا مذاکره کردیم ــ البتّه آمریکا تنها نبود؛ چند کشور دیگر هم بودند، لکن محور آمریکا بود، عمدتاً آمریکا بود ــ دولت آن روز ما نشست مذاکره کرد، رفتند، آمدند، نشستند، برخاستند، مذاکره کردند، گفتگو کردند، خندیدند، دست دادند، رفاقت کردند، همه‌کار کردند، یک معاهده‌ای هم تشکیل شد؛(4) در این معاهده، طرف ایرانی خیلی هم سخاوت به خرج داد، خیلی امتیاز داد به طرف مقابل، امّا همان معاهده را آمریکایی‌ها عمل نکردند؛ همین شخصی که حالا الان سر کار است،(5)  این معاهده را پاره کرد؛ گفت پاره میکنم و کرد؛ عمل نکردند. قبل از این هم که او بیاید، همانهایی که این معاهده با آنها انجام گرفته بود به معاهده عمل نکردند؛ معاهده برای این بود که تحریمهای آمریکا برداشته بشود، [امّا] تحریمهای آمریکا برداشته نشد. در مورد سازمان ملل هم یک استخوانی لای زخم گذاشتند که مثل تهدیدی همیشه بالای سر ایران وجود داشته باشد.(6) این معاهده، محصول مذاکره‌ای است که به نظرم دو سال ــ یا بیشتر یا کمتر ــ طول کشید. خب این تجربه است دیگر؛ از این تجربه استفاده کنیم. مذاکره کردیم، امتیاز دادیم، کوتاه آمدیم، امّا نتیجه‌ای را که مقصودمان بود به دست نیاوردیم؛ همین معاهده را هم با همه‌ی این نقصهایی که داشت، طرف مقابل باز خراب کرد، نقض کرد، پاره کرد. با یک چنین دولتی مذاکره نباید کرد؛ مذاکره کردن عاقلانه نیست، هوشمندانه نیست، شرافتمندانه نیست.

ما البتّه مشکلاتی در داخل داریم؛ کسی منکر وجود مشکلات نیست. در معیشت مردم، مشکلات فراوانی هست و تقریباً اغلب قشرهای مردم ابتلائاتی دارند، مشکلاتی دارند؛ لکن آن چیزی که این مشکلات را برطرف میکند، عامل داخلی است. عامل داخلی عبارت است از همّت مسئولان متعهّد و همراهی ملّت متّحد؛ یعنی همین چیزی که در راهپیمایی ان‌شاءالله ملاحظه خواهید کرد: اتّحاد مردم. راهپیمایی بیست‌ودوّم بهمن، هر سال، مظهر اتّحاد ملّی در کشور ما است. ملّت بصیر و مسئولان خستگی‌ناپذیر؛ این [عامل] است که مشکلات ما را برطرف میکند. مسئولان مشغولند، بحمدالله کارهایی دارند میکنند و بنده بسیار امیدوار هستم که همین دولت محترم بتواند مشکلات معیشتی مردم را لااقل کم کند و سختی‌ها را برطرف کند.

آمریکایی‌ها نشسته‌اند دارند نقشه‌ی جهان را روی کاغذ تغییر میدهند! البتّه فقط روی کاغذ است، در واقعیّت هیچ‌گونه واقعیّتی ندارد. درباره‌ی ما هم نظر میدهند، حرف میزنند، اظهارنظر میکنند، تهدید میکنند؛ ما اگر تهدیدمان بکنند، تهدیدشان میکنیم؛ اگر این تهدید را عملی کنند، ما هم تهدید را عملی میکنیم؛ اگر به امنیّت ملّت ما تعرّض کنند، ما هم به امنیّت آنها تعرّض خواهیم کرد؛ بدون تردید. این، رفتارِ فراگرفته‌ی از قرآن و دستور اسلام است و وظیفه‌ای است که بر عهده‌ی ما است. امیدواریم خدای متعال ما را در انجام وظایفمان موفّق بدارد.

والسّلام علیکم و رحمة ‌الله و برکاته

(1 سوره‌ی حشر، بخشی از آیه‌ی ۲؛ «… و[لی‌] خدا از آنجایی که تصوّر نمیکردند بر آنان درآمد …»
(2 از جمله، بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی ارتش، (۱۳۸۲/۱۱/۱۹)
(3 صحیفه‌ی امام، ج ۱، ص ۴۱۵؛ سخنرانی در جمع مردم (۱۳۴۳/۸/۴)
(4 قرارداد موسوم به «برجام»
(5 دونالد ترامپ (رئیس‌جمهور آمریکا)
(6 اشاره به «سازوکار حلّ اختلاف» یا «مکانیسم ماشه» که بر اساس آن، در صورت شکایت یکی از طرفهای برجام به سازمان ملل مبنی بر عدم اجرای تعهّدات، همه‌ی قطعنامه‌های شورای امنیّت علیه جمهوری اسلامی ایران به صورت خودکار فعّال خواهد شد و برای کشورهای عضو سازمان لازم‌الاجرا میشود.
برچسب‌ها:,