به گزارش معاونت گفتمانسازی مرکز تخصصی تمدن نوین اسلامی، جناب استاد سید رسول فاطمی استاد درس «غرب شناسی» این مرکز، یادداشت بسیار زیبا و دقیق در تبیین نقش اعجاز صبر و استقامت مردم مظلوم غزه در بیداری جهانی، به نگارش درآوردند که تقدیم نگاه پرمهر شما میگردد.
بسم الله الرحمن الرحیم
جهان را آیات آسمانی که از حلقوم صبر و امید بچههای غزه بیرون میآید، بیدار کرد
دعای نیمه شبی دفع صد بلا بکند؛ همه ما این بیت مشهور حافظ را شنیدهایم و شاید بارها آن را حتی ناخودآگاه زیر لب زمزمه کردهایم اما آیا تا به حال شده به کارهایی که از سوز دل برمیآید فکر کرده باشیم؟ اصلاً فکر کردن به چه معناست؟ آیا فکر کردن مرور ذهنی نتایجی است که به نحو منطقی ممکن است”سوز دل” در بر داشته باشد؟ اگر اینطور است پس همان بهتر که هرگز افسون شعر را با افکار بازاری و احمقانهمان باطل نکنیم همان بهتر که آن کارها را به حال خودشان بگذاریم تا در مصرع اول به انتظار تفکری از نوعی دیگر بنشینند تفکری که گردن به فرمان سوزناک شعر میگذارد ما باید اندیشهمان را شنیدن بیاموزیم.
دیریست اندیشه ی مغرور ما ارباب گوشها و چشمهایمان شده و آنها را واداشته برایش مواد عملیات ذهنی و منطقیاش را تدارک کنند. اندیشه متکبر ما زمان درازیست پا از تخت تحلیل و بررسی پایین نگذاشته و هیچ بیم و غم به دل غرهاش راه نمیدهد، قرنهاست همان جا نشسته تا لباسش به نم غم کلمات و هول و هراس مناظر تر نشود، اندیشه ما کور و کر و علیل و در عین حال زورگوست و از همان جا با شلاق گوش و چشم و دست و پایمان را وا میدارد با احتیاط و گزینش بشنوند و ببینند و لمس کنند.
اما حالا طوفانی به پا شده که پایههای تخت نخوت اندیشهمان را شناور کرده و وقت آن است که پایین بیاییم و یوغ بردگی از گوش و چشم و دست و پامان برداریم، وقت آن شده که آنها را آزاد کنیم تا جلودار شوند و عقل حسابگر ما را شنیدن و دیدن و لمس کردن بیاموزند طوفان بیدار کننده الاقصی نه تنها سحر تبلیغات دروغین بلکه (و چه بسا خیلی مهمتر از آن) افسون شرح و تفسیرهای رسانهای ما را هم باطل کرده آری ما هم در تمام طول دوران خشکسالی و قحط تفکر حقیقی در حال تامین خوراک حاضر و آماده اندیشههای مغرورمان بودیم همو که مزاجش به سردی عادت کرده بود و ما هم هرچه سخن و کلیپ و برنامه سرد و منجمد بود به خوردش میدادیم، نه تنها اغیار بلکه ما هم راز قدس الاقداس را از یاد برده بودیم کاری که این طوفان کرد همان کاریست که حافظ از سوز دل انتظار داشت.
جهان در حال بیدار شدن است ولی مباد این بیداری را مرهون تلاشهای معمولاً مذبوحانه خودمان بدانیم این ثمره سوز دلهای بیانتها و خونهای مطهر شهدا و انتظار بیانتهای اولیاست. جهان را نه جلوههای ویژه و تمهیدات هنری ما بلکه آیات آسمانی که از حلقوم صبر و امید بچههای غزه بیرون میآید بیدار کرده ما باید رسم حقیقت را بیاموزیم و تنها راه رسیدن به حقیقت گوش سپردن به آن است. ای کاش باورمان بشود غزه سوژه خبری نیست و ما و قلمها و دوربینهایمان باید دست از کارگردانیش برداشته و به تماشایش بنشینیم. نترسیم غزه را نمیتوان انکار کرد همچنان که نیاز به پرورش و پروپاگاندا ندارد غزه آیه مجسم الهی است و اگر هنوز به سر اعجاز قرآن پی نبردیم بیهوده در تفاسیر دنبالش نگردیم این سر که به همه از دوست و دشمن تحدی میکند توکل و فریاد تمام نشدنی اهل غزه است همانها که یکسره فریاد میزنند حسبنا الله و نعم الوکیل.